چکیده:
هر دعوایی دو طرف دارد، خواهان و خوانده اصلی دعوا؛ شاید کسانی هم مانند وکیل، وصی، قیم، ورثه یا قائممقام هم در دعوا نقش داشته باشند اما آنها هم در واقع به تبع همان خواهان و خوانده اصلی وارد دعوا میشوند. اگر غیر از خواهان و خوانده اصلی (وابستگان آنها)، شخص دیگری هم در دعوا ذینفع باشد، باید با عنوان «ثالث» وارد دعوا شود؛ «ورود ثالث» یا «جلب ثالث» دارای مقررات خاصی خواهد بود. نتایج این تحقیق نشان داد که در حقوق ایران در مواد قانونی مربوط به دعوای جلب ثالث، شرایط اقامه دعوای مذکور ذکر نشده است. ولی دو شرط مرتبط و یا هم منشا وجود دارد. قانون گذار آمریکا برای اقامه این دعاوی سه شرط عمل و یا واقعه حقوقی مشترک، امر مشترک حکمی یا موضوعی و داشتن نفع در موضوع اصلی را برای اقامه این سه دعوا پیش بینی کرده است که این شروط قانون فدرال آمریکا با قانون آیین دادرسی ایران مشابه است. درباره وارد ثالث وضع کمی متفاوت است. وارد ثالث را همواره نمی توان خوانده محسوب کرد که این امر هم در آیین دادرسی مدنی ایران و هم در قانون فدرال آمریکا اثبات شده است.
Every lawsuit has two parties, the plaintiff and the main defendant; Maybe some people like the lawyer, executor, guardian, heirs, or deputy are also involved in the lawsuit, but they actually enter the lawsuit as the main plaintiff and defendant. If other than the plaintiff and the main defendant (their dependents), another person is also a beneficiary in the lawsuit, he should enter the lawsuit under the title of "third party"; "Third-party entry" or "Third-party acquisition" will have special provisions. The results of this research showed that in Iranian law, the conditions for filing the said lawsuit are not mentioned in the legal articles related to the third-party claim. But there are two related conditions or the same origin. In order to file these lawsuits, the American legislator has provided three conditions of a common action or legal event, a common judicial or subject matter, and having an interest in the main issue to file these three lawsuits. These conditions of the American federal law are similar to the Iranian procedural law. . Regarding the third entry, the situation is slightly different. The third party cannot always be considered as a defendant, which has been proven both in Iran's civil procedure and in the American federal law.
خلاصه ماشینی:
در قانون آيين دادرسي کيفري ايران، براي هر دو طرف دعوي ، حقوقي مشخص شده امـا ممکـن اسـت در طول جريان رسيدگي ، همين شخص ثالث ، حقوق خود را در معـرض تضـييع ديـده و خواسـتار ورود بـه جريان دادرسي شود و همچنين اين احتمال وجود دارد که طرفين دعوي ، احقاق حق خود را در گرو ورود شخص ديگري به جريان رسيدگي بدانند.
آيين دادرسي بايد دعاوي مختلف الاطراف را مقرر و مشـخص و در جـايي کـه دعوي بين دو طرف مطرح است ، راه را براي ورود و دخالت شخص يا اشخاص ثالثي کـه خـود را در آن دعوي ، محق و ذينفع مي دانند، يا يکي از اطراف دعوي نفع خود را در وارد ساختن ثالث در دعـوي مـي داند، باز و زمينه را براي استماع همه ادعاهاي مرتبط و رسيدگي به دلايـل ابـزاري فـراهم آورد (همـان، ١٧).
١- شخص ثالـث براي خود مستقلا حقي قائل است مثل اين است که در دعواي مدني بين طرفين اصلي راجع بـه مالکيت آپارتماني مطرح است و شخص ثالث با هدف اثبات مالکيت خود وارد دعوي شود و ادعـا کند که ملک مورد بحث متعلق به اوست و دعواي خواهان برخوانده بي مورد اسـت .
ماده ١٣٠ اين قانون مقـرر مـيدارد: هرگاه شخص ثالثي در موضوع دادرسي اصحاب دعواي اصلي بر خود مستقلا حقي قائل باشـد و يا خود را در محق شدن يکي از طرفين ذينفع بداند، ميتواند تا وقتي کـه خـتم دادرسـي اعـلام نشده است ، وارد دعوا گردد چه اين که رسيدگي در مرحله بدوي باشد يا در مرحله تجديدنظر.