چکیده:
تاکنون نظریههای متفاوت و بعضاً متناقضی در تبیین تجربههای نزدیک به مرگ ارائه شده است، اما هریک از این نظریهها در توجیه برخی از مؤلفههای تجارب مزبور ناکام بودهاند. نوشتار پیش رو بر آن است که نظریۀ عالم مثال سهروردی میتواند تبیین معقولتری از این تجارب ارائه کند. در نظریۀ عالم مثال، جهانی تصویرسازی میشود که ویژگیهای آن با ویژگیهای ناظر بر تجربههای نزدیک به مرگ، همخوانی بسیار زیادی دارد، ازاینرو میتوان بر مبنای این نظریه و البته گاهی با تلفیق برخی نظریات دیگر شیخ اشراق، همچون نظرۀ علم اشراقی، انوار قاهره و عالم ذُکر تبیین مقبولی از تجارب نزدیک به مرگ ارائه داد.
So far, there have been different and sometimes paradoxical theories about near-death experiences. Nonetheless, each of these theories has been unsuccessful in justifying some components of these experiences. This article suggests that Suhrawardi’s Imaginal World theory can provide a more reasonable explanation of these experiences. In the Imaginal World theory, a world is depicted whose qualities have many similarities to the qualities of near-death experiences. Thus, based on this theory and sometimes through getting help from other theories of Sheikh al-Ishraq – such as Illuminative Knowledge, Dominant Lights, and World of Memorial– we can give in an acceptable explanation of the near-death experiences.
خلاصه ماشینی:
در نظريۀ عالم مثال ، جهاني تصويرسـازي مـيشـود کـه ويژگيهاي آن با ويژگيهاي ناظر بر تجربه هاي نزديک به مرگ ، همخواني بسيار زيادي دارد، ازاين رو مي توان بر مبناي اين نظريه و البته گاهي با تلفيق برخي نظريات ديگر شيخ اشراق ، همچون نظرة علم اشراقي، انـوار قـاهره و عـالم ذکـر تبيين مقبولي از تجارب نزديک به مرگ ارائه داد.
گريسن ٣ (٢٠٠٧ ,Near-Death Experiences: Clinical Implications) به برخي از نظريه هاي روان شناختي در تبيين تجربه هاي نزديک به مرگ از جمله نظريۀ انتظار و خاطرة تولد اشاره کرده و مثال نقض هريک از اين نظريات را مطرح کرده است .
٣. تجربۀ بصري ٣٦٠ درجه اي از اطراف اغلب تجربه گران درست در شرايطي که توانايي فيزيولوژيکي آنها براي ديدن از کار افتاده است ، از حس بينايي ارتقايافته و نوعي ميدان ديد وسعت يافته و ٣٦٠ درجه اي برخـوردار بوده اند و نه تنها به محيط پيرامون خود اشراف داشته اند، همچنين قادر بوده انـد بـا ديـدي کروي يا تلسکوپي تمام زوايا و جهات پيرامون خود و حتي اموري را که خارج از زاويـۀ ديد جسمي شان قرار دارد، همزمان مشاهده کنند، بدون آنکه حرکتي کرده باشند يا جهت خود را تغيير داده باشند (لانگ ، ١٣٩٥: ٩٠)، البته اين توانايي در هر دو قلمـرو فيزيکـي و غيرفيزيکي جريان دارد.
برخي از ويژگي هاي تجارب نزديک به مرگ براي تبيين به نظريات ديگري از شيخ اشراق (همانند هويت نوري نفس ، انوار قاهره ، عالم ذکر) نياز دارند که در محل خود به آن پرداخته خواهد شد.