چکیده:
بر خالف اندیشه های رایج در خصوص نو ظهور بودن حقوق شهروندی، به نظر میرسد این مبحث با ظهور اسلام ایجاد شده و بخشی از مبانی نظری اسلامی را در بر گرفته است. بنابراین هدف این پژوهش بازخوانی اسلامی-ایرانی از تحقق حقوق شهروندی در شهرهای سنتی بیان میگردد. برای دستیابی به این هدف، در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوا، دیدگاه اسالم در باب حقوق شهروندی و راهکارهای احقاق آن بررسی شده و در مرحله دوم با بکارگیری روش استدلال منطقی طریقه ترجمان کالبد آن معرفی میشود. در گام سوم، مبانی نظری تحقیق در شهر یزد با رویکرد مفهوم به مصداق مورد بازخوانی قرار میگیرد. بنابر یافته های تحقیق مشخص شد که حق حیات، امنیت و رفاه و آسایش استخراج شده از آیات قرآن اهم حقوق اسلامی شهروندان هستند. راهبردهای کالبدی این مفاهیم نیز توجه به عدالت، انسجام بین کالبد و محتوا، سیر از کثرت به وحدت و سیر از ظاهر به باطن است که با راهکارهای مختلفی مانند درون- گرایی، مرکزگرایی، محوربندی فضا، سلسله مراتب، سامان بندی حرکت تجلی پیدا میکنند، این مفاهیم و ترجمان کالبدی آن در شهر یزد بررسی و مشخص شد ساختار آن شهر به صورت نسبی حقوق شهروندان از منظر اسلام را پاس میدارد.
خلاصه ماشینی:
استوار بر اين موضوع که «فرد مسلمان داراي مسئوليت است » و با توجه به اينکه محتواي اسلامي به صورت نسبي در معماري و شهرسازي اسلامي تجلي پيدا کرده است (نقره کار، ١٣٩٣: (به تصویر صفحه رجوع شود) ١٤٣)، سوال اصلي پژوهش چگونگي تاثيرگذاري مباني حقوق شهروندي از منظر اسلام بر معماري و شهرسازي اسلامي-ايراني بيان ميشود و هدف پژوهش بازخواني مصداقي مباني حقوق شهروندي اسلامي بر ساختارهاي ايجاد شده بيان ميگردد.
٢- روش تحقيق همان گونه که بيان شد، هدف اين پژوهش بازخواني اسلامي-ايراني از احقاق حقوق شهروندي در ساختار شهرهاي سنتي ايران (نمونه موردي يزد) است ، در راستاي نيل به اين هدف ، پس از بررسي پيشينه موضوع ، در مرحله اول تحقيق با استفاده از روش تحليل محتواي منابع اسلامي، مباني حقوق شهروندي از منظر اسلام استخراج ميگردد تا شاخص هاي نظري تحقيق تعريف شود (حکمت نظري).
گرچه مخالفاني او را به ناديده گرفتن وجوه اقتصادي شهروندي متهم ميکنند و تأکيد کرده اند که کار وي صرفا کاري در زمينه ي شهروندي اجتماعي بوده و او جنبه هاي ديگر شهروندي نظير شهروندي فرهنگي را در نظر نگرفته است ، اما مارشال شهروندي را داراي سه وجه سياسي ، اجتماعي و قانوني مي داند که هر يک در اموري متجلي مي شوند و معتقد است که شهروندي منزلتي است که قرار گرفتن در آن به معناي پذيرفتن سه نقش مشارکت سياسي ، پذيرش رفاه اجتماعي و مسئوليت مدني است (کريمي و کاميار، ١٣٩٢ (به تصویر صفحه رجوع شود) نمودار٢، شهروند از ديدگاه تياچ مارشال ، (ماخذ: کريمي و کاميار ١٣٩٦) با توجه به ماهيت موضوع شهروندي، ميتوان گفت بخش زيادي از مباحث مرتبط به آن وابسته به رشته هاي مختلف از شاخه هاي علم اجتماع و علم حقوق است ، اما در يک بيان کلي ميتوان گفت «حقوق شهروندي، حقوق انسان به جهت زندگي در اجتماعي معين است و با توجه به مقتضيات جوامع و شرايط زماني و مکاني ميتواند به گونه هاي متفاوت تعريف شود.