چکیده:
قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، تحقق عنوان باغی را مشروط به قیام مسلحانه و استفاده از سلاح دانسته است. این مقاله سعی دارد با نقل تعاریف و دیگر اظهارات فقیهان در این مبحث (با وجود عدم طرح مستقل مربوط به شرطیت مزبور در آثار فقیهان و در نتیجه دشواری کشف دیدگاههای ایشان) و با استناد به ادله شرعی اعم از آیات مبارکۀ قران کریم و روایات اهل بیت(ع)، نظریۀ عدم اشتراط را به اثبات برساند و بدین ترتیب مخدوش بودن دیدگاه قانونگذار را در این زمینه ثابت نماید. نادرستی مشروط دانستن بغی به استفاده از سلاح زمانی بیشتر روشن میشود که به پیشرفت فناوری و امکانات امروزی توجه شود و اینکه میتوان با استفاده از ابزارهای جدید و حتی با اقداماتی ساده مانند نشر اکاذیب در فضای سایبری، به همان نتایجی که به وسیلۀ سلاح قابل دستیابی است، رسید. پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از دادههای کتابخانهای نگارش یافت.
The Islamic penalty code of 2012 considered the realization of the title of a Rebel subject to armed uprising and the use of guns. This article tries to cite the definitions and other statements of the jurists on this subject (despite the lack of an independent plan related to the aforementioned conditionality in the works of the jurists and as a result the difficulty of discovering their views), by referring to the Sharia evidence, including the verses of the Holy Quran and The narrations of Ahl al-Bayt (pbuh) should prove the theory of non-stipulation and thus, prove the distortion of the legislator's point of view in this field. The inaccuracy of making the crime dependent on the use of weapons becomes clearer when we consider the advancement of technology and today's facilities, and that it is possible to achieve the same results as weapon as the use of new tools and even with simple actions such as spreading lies in the cyber space. The present research was done using descriptive analytical method and library data.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله سعي شده با رويکردي فقهي، مشروط انگاري تحقق جرم بغي به قيام مسلحانه ، بـا توجه به ادله شرعي و بازتاب آن در عبارات فقيهان مورد بررسي قرار گيرد و به اين سؤالات پاسخ داده شود که آيا از منظر فقهاء و حقوقدانان اسلامي جرم بغي مشروط به استفاده از سـلاح اسـت ؟ ديـدگاه مشهور فقيهان در اين زمينه چيست ؟ آيا در قران کريم از جرم بغي نام برده شده؟ چگونه مـيتـوان از آيات قران کريم در مورد اثبات اشتراط و يا عدم اشتراط به نتيجه رسـيد؟ از روايـات مربـوط بـه بغـي چگونه ميتوان حکم بغي را در زمينۀ مشروط بودن آن به استفاده از سلاح و يا عدم مشروط بـودن را مشخص نمود؟ ٢- اشتراط تحقق بغي به قيام مسلحانه در اقوال فقيهان بحث از اشتراط و يا عدم اشتراط جرم بغي به استفاده از سلاح، در آثار اکثريت فقيهان مطرح نبوده و فقط در آثار عدة اندکي از فقيهان معاصر بدان به صورت مختصر پرداخته شده، با اين حال در اين قسمت ، سعي بر اين است که عبارات فقيهان در اين باره که از دوحالت خارج نيست ، يا اشعار به مشروط انگاري تحقق بغي به قيام مسلحانه دارد و يا چنين اشعاري در آن نيست ، ذکر شود، تا دريافت که آيا ميتوان مشروط انگاري اينگونه يا عدم آن را به فقهاء نسبت داد يا خير؟ ٢- ١ اقوال مشعر به شرطيت عباراتي که در آثار برخي از فقهاء وجود دارد، بر مشروط بودن بغي به استفاده از سلاح اشعار دارد و اينکه تعبير به اشعار گرديد، از اين جهت است که بحثي در اين زمينه ميان اکثريت فقيهان مطرح نبوده تا تصور شود که اقوال ايشان در جهت نفي و اثبات داراي صراحتي است ، و آن عبارات مشعر به قرار زير ميباشد: ١- اشعار در تعريف شيخ طوسي اولين اشعار در تعريف بغي است که در آثار شيخ طوسي آمده بدين قرار که : « من خرج علي إمام عادل و قاتله و منع تسليم الحق اليه » (طوسي، ١٤١٣ه ، ج٣١، ص٥٠) جهت استفاده مشروط انگاري، لازم است عناصر مذکور در تعريف بالا مورد بررسي قرار گيرد که عبارتند از: الف ) قيد خروج بر امام: اين عبارت ظهور و حتي اشعاري در اخذ سلاح ندارد، چراکه خروج بر امام شامل هرگونه شورش يا اعتراض توأم با شکستن بيعت ميشود.