چکیده:
منظر شهری و زیباسازی آن یکی از عوامل مهم در ایجاد تصویر ذهنی مثبت و ارتقای تجربه زیباشناختی شهروندان هر جامعه محسوب میشود. درهمآمیختن فنون طراحی منظر با ارزشهای زیست محیطی و اکولوژیک، از جدیدترین تدابیر و راهکارهای نیل به توسعه پایدار در عصر حاضر است. جستار حاضر با هدف شناسایی میزان دغدغه و توجه تعالیم اسلامی در رویارویی با مفاهیم یادشده، با الگویابی از مؤلفهها و رویکردهای مطرح در زیباییشناسی شهری به تشریح قواعد فقه شهری پرداخته و گستره کارایی آن را مورد ارزیابی و تبیین زیباییشناسانه قرار داده است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و با مراجعه به منابع کتابخانهای سامان یافته و با توجه به ماهیت میان رشتهای موضوع به تطبیق و ترکیب نظریات مطرح در دو حوزه زیباییشناسی و فقه شهری پرداخته است. لازم به ذکر است که مقصود از فقه شهری، سلسله آموزههای شرعی و قواعد فقهی ناظر به آداب و بایستههای شهرنشینی میباشد که حسب تتبع جستار حاضر از دل میراث مکتوب فقهی قابل شناسایی، استخراج و تطبیق با موضوع مزبور است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که با بهرهگیری از قواعد موجود در میراث مکتوب فقهی از قبیل قاعده سلطنت، اتلاف، تسبیب و لاضرر، و در آمیختن آنها با روشها و رهیافتهای زیباییشناسانه، میتوان به کارآمدی و اثرگذاری بیشتر این موازین در مدیریت مکان و منظر شهری نائل آمد. همچنین یافتههای تحقیق بیانگر آن است که دغدغه توجه به محیط زیست و رویارویی انسان با فضای شهری از جمله مباحثی است که مورد توجه فقها قرار گرفته است. در این راستا بحث حفظ حریم و امنیت اخلاقی و روانی شهروندان از جمله امتیازات فقه شهری است که باید مورد عنایت بوده و در مدیریت شهری مبنای عمل قرار گیرد..
The role of "urban landscape" and its beautification is one of the important factors in creating a positive mental image and promoting the aesthetic experience of citizens.Combining landscape design techniques with "environmental" and ecological values is one of the newest plans and strategies to achieve sustainable development in the present age.In order to identify the level of concern and attention of Islamic teachings in dealing with the mentioned concepts, the present study has explained the rules of urban jurisprudence by modeling the components and approaches proposed in "urban aesthetics" and urban landscape and evaluates its efficiency. The method of the present research is descriptive-analytical and has been adjusted by referring to library sources and due to the interdisciplinary nature of the subject, it has applied and combined theories in the two fields of aesthetics and urban jurisprudence. It should be noted that the purpose of urban jurisprudence is a series of religious teachings and rules of jurisprudence related to the customs and requirements of urbanization, which can be identified, extracted and applied to the subject according to the present research from the written jurisprudential heritage. The results of the research show that by using the existing rules in the written jurisprudential heritage such as the rule of Saltanah, Aitlaf, Tasbib and La darar, and in combining them with aesthetic methods and approaches, efficiency and the greater effectiveness of these standards in managing the place and urban landscape becomes more achievable. Also, the research findings indicate that the concern of paying attention to the environment and human encounter with urban space are among the issues that have been considered by jurists. In this regard, the issue of maintaining the privacy and moral and psychological security of citizens is one of the advantages of urban jurisprudence that should be considered and based on action in urban management.
خلاصه ماشینی:
با عنايت به اين که در رويارويي با هر موضوعي از زندگي فردي و اجتماعي انسان و مسايل و مشکلات مربوط به آن بايد مقتضيات مکاني و زماني مخصوص به آن برهه را در نظر گرفت و پاسخ درخور با همان مقتضيات را ارائه داد، مساله اصلي پژوهش حاضر، داير بر اين امر است که فرهنگ و تعاليم اسلامي در اين ميان چه جايگاهي دارد؟ به عبارت ديگر، آيا ميان آموزههاي دين اسلام با مفاهيم و دغدغه هاي ياد شده فصل مشترکي وجود دارد که بتوان به گفتگو نشست و با بهرهگيري از آن در اجراي سياست هاي زيست محيطي و مديريت زيبايي و منظر شهر به کار بست ؟ پاسخ به اين پرسش مستلزم کنکاش در فرهنگ و جهانبيني اسلامي و بازشناسي علوم و اصول فکري مربوط به آن است .
٤- مؤلفه هاي فقهي در مديريت منظر شهري چنانچه بخواهيم "نظريه هنر" در رشته اي خاص همچون معماري و شهرسازي يا مختصات " زيبايي شناسي بصري" را در منابع و متون ديني مطالعه کنيم به مرجع واحد و حوزه مستقلي برنميخوريم که از وجوه کيفي و مباني نظري اين هنرها سخن گفته باشد، بلکه نتيجه جستجو، ما را به حوزههاي مختلف و کتب متعددي سوق ميدهد که هر يک از منظري خاص به تعريف هنر و يا بيان ديدگاههاي زيبايي- شناسانه پرداخته اند؛ حوزههايي همچون ادبيات، فلسفه ، فقه ، هندسه و نجوم(ر.
Absolute responsibility for environmental destruction from a jurisprudential point of view, Journal of Islamic law and jurisprudence researches.