چکیده:
يكي از مباحثی که در طول تاریخ فلسفة اسلامی مورد بحث و بررسی بوده، امکان یا امتناع وجود خلأ است. مسئله اینست که آیا میتوان مکان یا فضايی در نظر گرفت که هیچگونه جسمی در آن نباشد؟ ارسطو از نخستین فیلسوفانی است که به نقادی نظریة خلأ پرداخته و استدلالهايی در اينباره ارائه كرده است. ابنسینا نيز بپيروي از ارسطو، به بحث و استدلال در اينباره پرداخته است. این براهین از حيث تساوی یا تفاوت نداشتن ابعاد خلأ، متحرک و ساکن نبودن اجسام در خلأ، حرکت قسری در هوای آزاد و زمانی نبودن حرکت اجسام در خلأ اقامه شدهاند. فخر رازي اشکالات متعددی بر این براهین وارد دانسته که این پژوهش به بررسي نقادانه آنها ميپردازد.
One of the problems that has always been discussed during the history of Islamic philosophy is the possibility or impossibility of vacuum. The problem is whether one can imagine a place or space in which there is no body. Aristotle was one of the philosophers that criticized the theory of vacuum and presented some arguments in this regard. Following Aristotle, Ibn Sina discussed this problem and provided some arguments in support of his views. These arguments have been adduced on the equality or sameness of the dimensions of vacuum, mobility of bodies in vacuum, forcible motion in open air, and non-temporality of physical motion in vacuum. Fakhr al-Din Razi has referred to several defects of these arguments, which are critically investigated in this paper.
خلاصه ماشینی:
توضیح اینکه: از دیدگاه ابنسینا، تحقق ابعاد مستقل بدلیل امتناع تداخل ابعاد محال است (همو، 1379: 238ـ237)، 43 زیرا اگر فرض کنیم ابعاد اجسام مادی مستقل از خود جسم تحقق داشته باشند، جسم ابعادی دارد که با ابعاد آن، یعنی همان خلأ، تداخل پيدا ميكند.
نقد: از نظر فخر رازي مفروض ابنسینا، تساوی ابعاد جسم با ابعاد خلأ میباشد، حال آنکه لزوماً چنین نیست بلکه یقیناً ابعاد آنها در فرض وجود خلأ، متفاوت است.
نقد: اشکال فخر رازي در این قسمت نشاندهندة تناقضی در اعتقاد به نظریة خلأ میباشد، چراکه اگر خلأ ابعاد و ماده نداشته باشد، ممتنعالوجود است، ولی توصیفاتی که فخر رازي برای آن بیان میكند مستلزم وجود داشتن آن است، زیرا اگر خلأ ابعاد را بالذات نداشته نباشد بلکه بالعرض قابلیت ابعاد را داشته باشد، شیء است که دارای کمیتي خاص است؛ بر همين اساس وجودی جوهری یا عرضی دارد.
متحرک و ساکن نبودن اجسام در خلأ دومین برهان ابنسینا در ابطال خلأ چنین است: در فرض وجود خلأ، تحقق جسم ساکن یا متحرک در آن محال است، از اینرو، مکان بودن خلأ نسبت به جسم نیز ممتنع میباشد.
امتناع مکان بودن خلأ برای جسم متحرک و ساکن به این دلیل است که خلأ در فرض وجود، دارای ابعاد متشابه و یکسان بدون تمایز است؛ بهمين دليل، میان اجزاء یا جوانب آن تمایز و تفاوتی نیست.
2. این استدلال وجود ملأ را اثبات ميكند ولی بر اين نكته دلالت ندارد که تحقق خلأ ممتنع است (همانجا)؛ زیرا طبق برهان ابنسینا فاصلة میان زمین و آسمان ملأ میباشد؛ بدون اینکه تهی باشد و خلأ.