چکیده:
علمای هر دینی پیوسته حقانیت آن دین را در نظر داشتهاند و درصدد اثبات برتری دین خود برمابقی ادیان بودهاند. آنان نهتنها برای اثبات حقانیت دین خود، بلکه برای بطلان و نقصان ادیان دیگر هم ادله و مدعیات متعدد و متنوعی اظهار کردهاند؛ چراکه بر این گمان بودهاند که نمیشود دو دین در عرض یکدیگر مُحق و مطابق با واقع باشند و به همین دلیل نوعاً به انحصارگرایی ادیان روی آوردهاند. نظریه پلورالیسم دینی با محوریت جان هیک، ادعای حقانیت جمیع ادیان را مطرح نمود و قائل به کثرتگرایی دینی شد؛ نظریهای که میتوان رد پای آن را در نظرات ملاصدرای شیرازی و فریتهیف شوآن مشاهده کرد. شوآن از الهیون مسلمانی است که در مکتب سنتگرایی، با تفکیک ادیان به گوهر و صدف دین، به اتحاد گوهر همه ادیان قائل بود و ملاصدرا از حکمای شیعی است که با طرح نظریه نجات فراگیر خود، مقوله سعادت و نجات را امری تشکیکی و فراگیر در همه ادیان برمیشمرد. ملاصدرا و شوآن با اثرپذیری از مبانی عرفانی ابنعربی و ارائه ادله متعدد، همه ادیان را محق و مطابق با واقع میدانند. این نوشتار با تحلیل تطبیقی به بسط و مقایسه نظرات این دو حکیم مسلمان میپردازد و به این نتیجه میرسد که ملاصدرا، که به نجات همه انسانها معتقد است، یک شمولگرای فراگیر است و شوآن، که درصدد پاشیدن گرد حقانیت بر همه تفکرات حوزه دین است، کثرتگرایی افراطی است.
Righteousness of religions has been the concern of the scholars of that religion since the beginning of its realization, and they always tried to prove the superiority of their chosen religion over the rest of the religions, and not only to prove the rightness of their religion, but also to prove the invalidity and inferiority of other religions. they stated; Because they were of the opinion that two religions cannot have truth and conformity with reality in front of each other; Therefore, they usually turned to monopolization of religions. In the meantime, the theory of religious pluralism, centered on John Hick, asserted the validity of all religions and believed in religious pluralism; A theory whose traces can be seen in the opinions of Mulla Sadra Shirazi and Frithief Schwan. Shawan is one of the Muslim theologians who, in the school of traditionalism by separating religions, believed in the gem and shell of religion, and believed in the unity of the gem of all religions, and also Mulla Sadra is one of the Shia sages who, with his theory of comprehensive salvation, considered the category of happiness and salvation to be an all-encompassing matter. He knew all religions. Mulla Sadra and Shawan, influenced by Ibn Arabi's mystical foundations, by presenting numerous proofs, consider all religions to be true and compatible with reality. This article expands and compares the opinions of these two Muslim sages using a comparative analytical method and comes to the conclusion that Mulla Sadra, who believes in the salvation of all human beings, is an inclusive inclusivist, and Shuan, who is trying to spread truth on all the thoughts in the field of religion, is an extreme pluralist. Is.
خلاصه ماشینی:
پس براي رد و اثبات آن ابتدا بايد دقت کرد که قرار است کدام مدل از کثرت گرايي نقد شود و اين درست نيست که به طور کلي گفته شود پلوراليسم حق است يا باطل ؛ چراکه قرائت هاي متعددي از پلوراليسم صورت گرفته است ؛ مانند آنکه ملاصدرا از نظريه نجات در اين باب سخن ميگويد و نه صدق ؛ چراکه نظريه پلوراليسم در حوزه گزاره ها ميتواند به تناقض بيانجامد.
سعدي هم با توجه به همين نکته ميفرمايد: تو را آسمان خط به مسجد نبشت مزن طعنه بر ديگري در کنشت رضا بابايي در کتاب عقلانيت و ديانت در همين زمينه چنين بيان داشته است که اسم اديان ساخته خود پيامبران نبوده ، بلکه پيروان آنان اسامي مسيحيت و يهوديت و اسلام را بر آن ها نهاده اند؛ يعني واژه اسلام منحصر به دين نبوي نيست ، کما اينکه درخصوص پيامبران ديگر هم واژه اسلام مشاهده ميشود و به تعبيري اسلام را بايد حقيقت عرفيه ناميد و نه حقيقت شرعيه ، در متون نخستين اسلام اصطلاحي نمايان نيست ، بلکه اسلام وصفي مورد نظر است ؛ مثلاˍ در قرآن کريم نقل شده است که حضرت ابراهيم و يعقوب به فرزندانشان وصيت کرده اند که مسلمان از دنيا برويد؛ لذا اسلام مانند تقوا و ايمان ، کلمه متداول در جميع اديان بوده است (بابايي، ١٣٩٠: ٣٤).