چکیده:
این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و به شیوه استقرایی کوشیده است با بررسی آراء و افکار امام محمد غزالی _اندیشمند و عارف مسلمان قرن پنجم هجری_ و آبراهام مازاو _روانشناس انسانگرای قرن بیستم_ مدل تربیتی آن دو را برای دستیابی به بالاترین مراتب تعالی بررسی و مقایسه نماید. جامعه آماری پژوهش، آثار دو اندیشمند شامل کتابها، مقالات و سخنرانیهاست. بررسی نشان میدهد که نظام تربیتی این دو، اشتراکات و نیز تفاوتهایی دارد. مهمترین تفاوت در تعیین هدف غایی از تربیت متعالی است که غزالی آن را هدفی اخروی میداند. در شیوه تربیتی غزالی، بر اعتدال، ایجاد عادت به عمل نیک، و حضور مربیان فرهیخته تأکید شده است؛ درحالیکه مازلو بر ارضای سلسله مراتب پایینتر نیازها، و تکیه بر خلاقیت و آزادی فردی تأکید میکند. اگرچه ارزیابی نشان میدهد که نظام تربیتی غزالی از انسجام بیشتری برخوردار است اما تأکید بر خلاقیت و آزادی انتخاب _آنچنان که در دیدگاه مازلو وجود دارد_ همزمان با حضور مربیان متعالی به عنوان الگوی متربیان، میتواند به کارآمدتر شدن این نظام کمک کند.
This research has tried the method of contend analysis and inductive method to investigate opinions and thoughts of Abu-Muhammad Al-Ghazali-philosopher and wise person in the fifth century (AH) and Abraham Maslow-humanistic Psychologist in the 20th century to compare the training model they presented aiming for the human to attain highest levels of transcendence. The statistical population under study is the works of these two thinkers, including The books, letters and lectures. study shows that training system of these two philosophers have many similarities and differences. The most important difference is the eventual aim of transcendent training which Al-Ghazali identifies as an otherworldly aim. Al-Ghazali’s methodology emphasizes on moderation, making proper habits and advantage of having superior teachers. On the other hand Maslow emphasizes on fulfilling lower level needs and relying on person’s creativity and freedom. Although Al-Ghazali’s training system seems to be more organized, this research finds the combining use of creativity and freedom of choice with benefit of having superior teachers to be helping this system become more effective.
خلاصه ماشینی:
تربيت متعالي در ديدگاه امام محمد غزالي و آبراهام مازلو ليلا دهقاني ١ | نجف جوکار 2 چکيده اين پژوهش با روش تحليل محتواي کيفي و به شيوه استقرايي کوشيده است با بررسي آراء و افکار امـام محمد غزالي _انديشمند و عارف مسلمان قرن پنجم هجري_ و آبراهام مازاو _روان شناس انسـان گـراي قرن بيستم _ مدل تربيتي آن دو را براي دستيابي به بالاترين مراتب تعالي بررسي و مقايسه نمايد.
پژوهش حاضر با کنکاش ديدگاه هـاي تربيتي انديشمند و عارف ايراني _امام محمد غزالي_ و روان شـناس انسـان گـراي غربـي _آبراهـام مازلو_ به تحليل شيوه هاي تربيت متعالي آن دو پرداخته است تا با مقايسه زير و بـم هـا، همسـاني و ناهمسانيها را آشکار و گامي در مسير انتخاب بهترين شـيوه هـاي تعلـيم و تربيـت متعـالي برداشـته باشد.
پيشينه در تبيين ديدگاه هاي تربيتي امام محمدغزالي و آبراهام مازلو، مقالاتي نوشته شده اسـت کـه از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره کرد: فلاحي (١٣٩٤) در مقاله ي خود با نام "سلامت معنوي و نيک بختي اين جهاني با توجه به نظريه تعادل امام محمد غزالـي"، نظـرات او در زمينـه هـاي تربيـت ديني را واکاويده است .
Qualitative Content Anaiysis نشريات علمي دانشگاه جامع امام حسين (عليه السلام ) ١٣٥ يافته هاي پژوهش براي پاسخ گويي به پرسش اول پژوهش ، مباني نظام تربيتي آبراهام مازلو و امـام محمـد غزالـي براي دستيابي به تعالي، بررسي ميشود: تعليم و تربيت متعالي در رويکرد آبراهام مازلو با آن که يکي از پايه هاي اصلي مکتب روان شناسي انسان گرا، فلسفه اگزيستانسياليست است اما آبراهام مزلو به روشني آن قسمت از اين جريان فکري که انسان را فاقد ماهيت مشخص ميداند را رد ميکند.