چکیده:
داعش هنوز هم یکی از خطرناکترین نمودهای تروریسم تکفیری در غرب آسیا به شمار میآید. این گروه تروریستی پس از خروج نیروهای آمریکایی از عراق، به سرعت گسترش یافت و توانست در عراق و سوریه دولت اسلامی تشکیل دهد. در این میان، جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی بود که به طور مستقیم با داعش در تقابل قرار گرفت. از آنجایی که با ظهور این گروه تروریستی، ایران به عنوان بازیگر استراتژیک محور مقاومت، با چالشهایی در عرصههای مختلف گفتمانی، امنیتی و سیاسی روبه رو گشت، لذا تهران با اتخاذ تدابیر استراتژیکِ سیاسی و نظامی، به نابودی داعش در منطقه مبادرت ورزید و از این طریق زمینه فروپاشی محور مقاومت در غرب آسیا را سلب کرد. مقاله حاضر با در نظر گرفتن این موضوع و با بهره گیری از چارچوب نظری رئالیسم تدافعی، در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که جمهوری اسلامی ایران برای نابودی داعش از صحنه عراق و سوریه دست به چه سیاستی زده است؟ فرضیه مقاله بیانگر این است که از آنجایی که داعش تهدیدی مستقیم و جدی علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران قلمداد گشت؛ لذا، جمهوری اسلامی ایران برای بر طرف ساختن چالش ها و تهدیدات پیشرو با همکاری استراتژیک با بازیگران محور مقاومت و نیز با کمک مؤثر روسیه دست به سیاست ضربه زدن و نابودی داعش در سوریه و عراق زد و سیاستها و اهداف این گروه تروریستی را در منطقه با شکست مواجه کرد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیلِ کیفی استفاده شده است.
Today, ISIS is one of the most dangerous manifestations of Takfiri terrorism in West Asia. This terrorist group expanded rapidly after the withdrawal of the US forces from Iraq and was able to form an Islamic State in Iraq and Syria. Meanwhile, the Islamic Republic of Iran was one of the states, which was directly opposed to ISIS. With the emergence of this terrorist group, Iran, as a strategic actor of resistance, faced challenges in various discursive, security, and political spheres. Considering this issue and using the theoretical framework of defensive realism, this article seeks to answer the following main question: What policy has the Islamic Republic of Iran adopted to eliminate ISIS from Iraq and Syria? The article hypothesizes that since ISIS was considered as a direct and serious threat to Iran's national security and territorial integrity, in order to eliminate the challenges and threats ahead, the Islamic Republic of Iran pursued a policy of striking and destroying ISIS in Syria and Iraq in strategic cooperation with the actors of the resistance, as well as with the effective help of Russia. It managed to defeat the terrorist group in the area. To analyze the data, qualitative analysis method has been used.
خلاصه ماشینی:
مقاله حاضر با در نظر گرفتن اين موضوع و با بهره گيري از چارچوب نظري رئاليسم تدافعي ، در پي پاسخ به اين سؤال اصلي است که جمهوري اسلامي ايران براي نابودي داعش از صحنه عراق و سوريه دست به چه سياستي زده است ؟ فرضيه مقاله بيانگر اين است که از آنجايي که داعش تهديدي مستقيم و جدي عليه امنيت ملي و تماميت ارضي ايران قلمداد گشت ؛ لذا، جمهوري اسلامي ايران براي بر طرف ساختن چالش ها و تهديدات پيش رو با همکاري استراتژيک با بازيگران محور مقاومت و نيز با کمک مؤثر روسيه دست به سياست ضربه زدن و نابودي داعش در سوريه و عراق زد و سياست ها و اهداف اين گروه تروريستي را در منطقه با شکست مواجه کرد.
در اين راستا سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران تحث تأثير ظهور داعش در عراق و سوريه ، ناچار به اعمال راهکارهاي نظامي و ديپلماتيک براي مقابله با آن شد و در کنار دولت هاي عراق و روسيه و هم پيمانان منطقه اي خود، اهداف و سياست هاي اين گروه تروريستي -تکفيري را در غرب آسيا با شکست همراه کرد.
در اين ميان ، ظهور گروه سلفي-تکفيري داعش در عراق و سوريه که خود برآمده از ترکيبي از ساختارشکننده اين کشورها، شکاف هاي قومي-مذهبي و نيز مداخله کشورهاي خارجي در صحنه سياست اين دو کشور از سوي ديگر است ؛ تهديداتي امنيتي و سرزميني براي بازيگران محور مقاومت منطقه و در رأس آن جمهوري اسلامي قلمداد گشت .