چکیده:
انسان موجودی است اجتماعی که برای حفظ بقا و امنیت خود ناگزیر از توسعه است. توسعه اقتصادی، در عمیقترین لایههای پژوهشی خود دو مبحث تعمق در روابط انسانی و مدیریت توزیع و تولید منابع سرزمینی در کشور را در مفهوم اقتصاد سیاسی مورد مطالعه قرار میدهد. در برخی کشورها و مناطق جهان، در مسیر گذار به جامعه توسعهیافته، اهمیت فهم روابط اجتماعی و درک سیاسی و فرهنگی از جامعه برای تولید و توزیع ثروت مورد مطالعه قرار گرفته و دانش اقتصاد سیاسی در مسیر رشد و توسعه کشور/ منطقه به بالندگی رسیده و در نهایت توسعه را به همراه داشته است. در چنین جوامعی با اراده و مشارکت شهروندان، ساختارهای سیاستگذاری پایهریزی شده و نقش افراد و نهادها در مسیر توسعه مشخص و مدون است. در برخی مناطق توسعهنیافته یا در حال توسعه نظیر خاورمیانه، دولت منابع ثروت و قدرت را در اختیار دارد اما به دلایل متعدد از جمله نبود یا کارکرد ضعیف نهادهای مردمی، تعامل صحیحی میان دولت و ملت شکل نمیگیرد. در چنین جوامعی اقتصاد سیاسی به دلیل مواجهه با مجموعهای پایانناپذیر از عواملی مانند تشتت مذاهب، تعدد اقوام، بحرانهای سیاسی، ترور، جنگهای داخلی، مناقشات سرزمینی با همسایگان، پیامدهای وابستگی و استعمار، سیاست خارجی دیپلماسی گریز، تحریم و... همچنان در شرایط گذار است. در این نوشتار، بر مهمترین مسائل خاورمیانه و مسیر پیشروی آن برای نقشپذیری در جامعه جهانی به اجمال مروری خواهد شد.
Human is a social being who needs to develop in order to survive and feel secure. In its layers of research, economic development focuses on human relations and management of distribution and production of resources in a country within the concept of political economy. In some countries and regions of the world, throughout the transition to a developed society, importance of social relations and political as well as cultural aspects of society for the production and distribution of wealth has been studied, and concept of political economy developed in the path of growth and development of the country/region which has led to the development of the region at the end. In such societies, policy-making structures as well as the role of individuals and institutions are transparently established in the path of development. In some underdeveloped or developing regions, such as the Middle East, the government manages the sources of wealth and power, but for several reasons, including the absence/inefficiency of public organizations, applicable interaction between the government and people does not take shape. In these societies, political economy will remain in transitional condition due to numerous problems including religious conflicts, multiplicity of ethnic groups, political crises, terror, civil wars, territorial disputes with neighbors, consequences of dependence and colonialism, weak foreign policy, sanctions, etc. In this article, the most serious challenges faced by the Middle East in its path to power projection in the world community will be briefly examined.
خلاصه ماشینی:
در برخي کشورها و مناطق جهان ، در مسير گذار به جامعه توسعه يافته و تحقق اهداف توسعه پايدار، اهميت فهم روابط اجتماعي و درک سياسي و فرهنگي از جامعه براي توليد و توزيع ثروت و در چشم انداز کلان وابستگي ميان سياست ، اقتصاد و جامعه مورد مطالعه قرار گرفته و دانش اقتصاد سياسي در مسير رشد و توسعه کشور/ منطقه به بالندگي رسيده و در نهايت توسعه اقتصادي/ سياسي و اجتماعي را به همراه داشته است .
اين در حالي است که بنا به تصوير زير، بخش عمده صادرات سلاح ايالات متحده به کشورهاي ثروتمند حوزه خليج فارس (عربستان سعودي، قطر و امارات در رديف اول ، سوم و يازده جهان ) و اسرائيل اختصاص دارد و کشورهاي اروپايي و آسيايي در رده هاي پايين تر قرار دارند (٢٠١٣ ,Middle East Outlook).
توافق هاي تجاري ١٠ ساله ميان چين و ASEAN و تشکيل منطقه تجاري آزاد آسياي شرقي (EAFTA)،٥ که با هدف ثبات مالي و تقويت همکاري ميان کشورهاي آسياي 1- Gross fixed capital formation 2- The Economist Intelligence Unit Limited 3- Organization for Economic Cooperation and Development (OECD) 4- Gulf Cooperation Council 5- East Asian Free Trade Area (EAFTA) شرقي ايجاد شد، افزايش همکاري و ثبات مالي-اقتصادي درون منطقه اي و امکان ورود به رقابت جهاني و مشارکت در نظم و صلح بين الملل را براي کشورهاي منطقه به همراه داشته است (٢٠٠٢ ,Lee &Harvie ).