چکیده:
بلوغ عاطفی، توانایی نوجوان در مدیریت ارضای نیازهای روانی- اجتماعی و هیجانهای مثبت و منفی است. بلوغ عاطفی طی فرایند تحول روانی در دوره نوجوانی اتفاق میافتد. بلوغ عاطفی تحت تأثیر عوامل خانوادگی و حمایتهای اجتماعی ادراکشده است که نوجوان در زندگی خود تجربه میکند. از این رو پژوهش حاضر بهمنظور پیشبینی بلوغ عاطفی دانشآموزان دختر بر اساس شیوههای فرزندپروری مقتدرانه، مستبدانه، سهلگیرانه و غفلتکننده و حمایت اجتماعی ادراکشده انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 96-1395 در شهر کرج بودند. 196 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1991)، شیوههای فرزندپروری نقاشیان (1358) و حمایت اجتماعی ادراکشده زیمت و همکاران (1988) را تکمیل کردند. دادهها از طریق رگرسیون چندمتغیری به شیوه همزمان تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شیوه فرزندپروری مقتدرانه و ابعاد حمایت اجتماعی ادراکشده از سوی خانواده، دوستان و افراد مهم زندگی بهطور مستقیم و شیوه مستبدانه بهطور معکوس و معنادار بلوغ عاطفی را پیشبینی میکنند (0/01>P). بعد افراد مهم زندگی نقشی قویتر در پیشبینی بلوغ عاطفی دانشآموزان دختر دارد. شیوههای فرزندپروری سهلگیرانه و غفلتکننده نقشی معنادار در پیشبینی بلوغ عاطفی ندارند. بنابراین نتیجه گرفته شد که تجربه بهنجار بلوغ عاطفی در راستای شیوه فرزندپروری مقتدرانه تحول مییابد و ابعاد حمایت اجتماعی ادراکشده، تسهیلکننده فرایند بلوغ عاطفی نوجوانان هستند. از این رو شایسته است والدین نسبت به بهکارگیری شیوه فرزندپروری مقتدرانه تشویق شوند و به نقش "افراد مهم زندگی" در بلوغ عاطفی نوجوانان دختر توجه کنند.
This study has been conducted as an effort to predict emotional maturity of female students based on authoritative, authoritarian, permissive, and neglectful parenting styles as well as perceived social support. This research had a descriptive, correlational design. The statistical population of the study was comprised of all female senior high school students in Karaj in 2016-17 school year from among whom 196 students were selected via multi-stage cluster sampling method. The research instruments included Emotional Maturity Scale (Singh & Bhargava, 1991), the Multidimensional Scale of Perceived Social Support (Zimet et al., 1988), and Parenting Styles Questionnaire (Naghashian, 1979). The obtained data were analyzed using the Pearson correlation coefficient and simultaneous multiple regression analysis. The findings revealed that authoritative parenting style and dimensions of perceived social support, i.e., family, friends, and important individuals, could positively predict students’ emotional maturity, whereas authoritarian parenting style could negatively predict emotional maturity (P