چکیده:
هدف: ارتقاپذیری مفهومی راهبردی در توسعه سازمانهای امروزی محسوب میشود، چرا که توان ارتقاپذیری میتواند نشانگر سرمایههای انسانی ارزشمند به عنوان مزایای رقابتی سازمان باشد. بر اساس این، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ارتقاپذیری مدیران به عنوان یکی از ارزشمندترین و راهبردیترین سرمایههای انسانی در سازمانهای دولتی انجام میپذیرد.
طرح پژوهش/ روششناسی/ رویکرد: این پژوهش بر پایه پژوهشهای آمیخته و به صورت کیفی و کمّی صورت گرفته است. در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش را استادان دانشگاه در رشتههای مدیریت منابع انسانی، مدیریت رفتار سازمانی، و مدیریت راهبردی و مدیران خبره سازمانهای دولتی تشکیل میدهند که با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی و بر پایه اصل اشباع نظری، 16 نفر به عنوان نمونه پژوهش تعیین شدهاند. دادههای مورد نیاز در این بخش با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری شده است. برای مدلسازی معیارهای ارتقاپذیری مدیران از روش ساختاری تفسیری بهره برده میشود. در این بخش جامعه آماری را مدیران و خبرگان سازمانهای دولتی شهر خرمآباد تشکیل میدهند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 24 نفر از این جامعه به عنوان نمونه تعیین شدهاند. دادههای مورد نیاز برای مدلسازی با استفاده از پرسشنامه مقایسات زوجی جمعآوری گردید.
یافتهها: یافتههای پژوهش دربرگیرندۀ شاخصها و مولفههای ارتقاپذیری مدیران و ارائه مدل ارتقاپذیری مدیران در سازمانهای دولتی است. به این ترتیب، یافتههای پژوهش مشتمل بر شناسایی 14 شاخص ارتقاپذیری مدیران در چهار سطح و در قالب مدل نهایی تشریح شده است.
ارزش/ اصالت پژوهش: این پژوهش علاوه بر کاهش شکاف نظری در حوزه مورد بررسی، با ارائه بستری مناسب سهم بسزایی در توسعه فعالیت پژوهشگران علاقهمند به موضوع داشته است. همچنین، با توجه به نبود پژوهشی مشابه در این خصوص، نتایج حاصل از انجام این پژوهش میتواند علاوه بر کاهش اختلافنظرهای موجود در ارتباط با شاخصهای ارتقاپذیری، راهگشای مناسبی برای تدوین راهبردهای معطوف به مدیران در سازمانهای دولتی باشد.
Purpose: Eligibility for promotion is a strategic concept in the development of today's organizations, because it signifies and highlights the existence of valuable human capital, and at the same time, causes the organization’s competitive advantage. Accordingly, the present study is conducted with the aim of designing a promotability model for managers, who are considered to be one of the most valuable and strategic group of human capital in state-owned organizations.
Methodology: As a mixed research, it was both qualitative and quantitative. In the qualitative part, the statistical population consisted of university professors in the fields of human resource management, organizational behavior management and strategic management, as well as expert managers of governmental organizations. Using the snowball sampling method and based on the principle of theoretical saturation, 16 subjects were selected. The required data in this section were collected by applying semi-structured interviews. Interpretive structural method was used for the modeling of managers’ promotion criteria. In this section, the statistical population consisted of managers and experts of governmental organizations in Khoramabad, 24 of whom were selected as a sample through targeted sampling method. Data required for modeling were collected by pairwise comparison questionnaires.
Findings: The research findings include indicators and components of a model for managers’ promotion. Thus, the model contains 14 indicators which fall into 4 levels.
Originality: In addition to reducing the theoretical gap in the field under study, this study has provided a significant contribution and context for other researches to follow and develop it. Also, due to the lack of any similar study in the field, the results of this study, in addition to reducing the existing disagreement regarding promotion indicators, can be an appropriate device to develop strategies focusing on managers in governmental organizations.
خلاصه ماشینی:
Razak et al) به این ترتیب سیاستگذاران سازمانی بر این باورند که وجود سیستم های حامی ارتقای سرمایه های انسانی ابزاری محسوب میشود که به آنها در جهت تحقق اهداف و راهبردهای سازمانی کمک میکند پژوهشهای پیشین نشان میدهند که مدیران سازمان ها به عنوان نیروی پیش برنده اهداف به منظور پیشرفت شغلی خود تلاش فراوانی به خرج میدهند تا به ارتقاپذیری از جمله )Evangeline & Thavakumar )2015( موقعیتهای مطلوب تری ارتقا یابند موضوعات بسیار حساس و عاملی تحریک کننده در بهبود سطح انگیزش و مهارت مدیران است.
ردیف (به تصویر صفحه رجوع شود)جدول ۱ عوامل شناسایی شده ارتقا پذیری مدیران عامل شناسایی شده شایستگی افزایش انگیزه ارشدیت افزایش اعتماد به نفس تلاش مضاعف پتانسیل پایبندی به اصول و قوانین سازمان ردیف عامل شناسایی شده تحقق اهداف سازمانی بکارگیری مهارت ها و قابلیت ها عزت نفس بالا بهبود عملکرد فردی و سازمانی کاهش غیبت و تاخیر رضایت شغلی نشاط روحی دوره ۳۴ - به دست آوردن ماتریس روابط درونی متغیرها در این مرحله پس از شناسایی متغیرها نوبت به وارد کردن آنها در ماتریس ساختاری روابط درونی متغیرها میرسد این ماتریس، ماتریسی به ابعاد متغیرهاست که متغیرها در سطر و ستون آن به ترتیب ذکر میشوند سپس روابط میان متغیرها در ۱۷۶ 1.