چکیده:
هدف گذاری و مبادرت به ترور افراد از جمله اقداماتی است که حق حیات را از اشخاص سلب می کند ودرسالهای اخیرموجب انتقادات زیادی درجامعه بین المللی شده است،این اقدام مغایرباتعهداحترام وتضمین حقوق بنیادین بشرازجمله حق حیات انسانها دانسته شده است.حق حیات و ممنوع بودن سلب آن در اسلام و اسناد بین المللی حقوق بشر پذیرفته شده است.گرچه به دلیل وجودمبانی نظری متفاوت، تفاسیر مختلفی در این باره دیده می شود.بیتردید اینگونه اقدامات جنایتکارانه درترور یک مقام رسمی و دولتی جمهوری اسلامی ایران،مصداق کامل وبارز تروریسم دولتی، تروریسم سازمان یافته ونقض آشکارحقوق بشر وحقوق بین الملل،مخالف منشور ملل متحدودیگراسناداصول وقواعدپذیرفته شده بین المللی است.بهانه ترورشهید فخری زاده قتل هدفمند می باشد که نظریه قتل هدفمند، با مبانی حقوق بشر و بشردوستانه، مطابقت چندانی ندارد، زیرا احترام و تضمین حق حیات که در ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 6 میثاق حقوق مدنی و سیاسی مطرح گشته، یک قاعده آمره بین المللی بوده که نه تنها دولت های سرزمینی، بلکه کلیه دولت ها ملزم به متابعت از آن هستندکه در ترور دکتر فخری زاده این قوانین بین المللی نقض گردیده است. ازآنجاکه اصل ترور شهید محسن فخری زاده، به عنوان یک چهره نظامی و هسته ای به یکی از مباحث مهم حقوقی، بینالمللی قابلتوجه در جهان و منطقه تبدیلشده است. براین اساس مقاله پیش رو به دنبال بررسی این موضوع است که ترور هدفمند از منظر حقوق بشر بین الملل به ویژه قاعده حق حیات و امنیت فردی چگونه است؟ مقاله پیش رو، به این موضوع پرداخته است.
Targeting and assassinating individuals is one of the actions that deprives people of the right to life and has caused much criticism in the international community, This action is contrary to the commitment to respect and guarantee fundamental human rights, including the right to life. As well as the basic rules of humanitarian law, it is known that the right to life and the prohibition of its deprivation are accepted in Islam and international human rights instruments, such criminal acts in the assassination of an official and government official of the Islamic Republic of Iran have been a complete and obvious example of state terrorism, organized terrorism and a clear violation of human rights and international law contrary to the UN Charter and other documents of internationally accepted principles and rules. The pretext for the assassination of Martyr Fakhrizadeh is premeditated murder, which is not in line with the principles of human rights and humanitarian law, it has enunciated in Art.3 of the Universal Declaration of Human Rights and Art.6 of the Covenant on Civil and Political Rights. it is an international rule that was violated in the assassination of Dr. Fakhrizadeh. Since the assassination of Martyr Mohsen Fakhrizadeh, as a military and nuclear figure, has become one of the most important international legal issues in the world and the region. Accordingly, the present article seeks to examine the issue of targeted assassination from the perspective of international human rights, especially the rule of the right to life andPersonal security.
خلاصه ماشینی:
بيترديد، اين گونه اقدامات جنايتکارانه در ترور يک مقام رسمي و دولتي جمهوري اسلامي ايران ، مصداق کامل و بارز تروريسم دولتي، تروريسم سازمان يافته و نقض آشکار حقوق بشر و حقوق بين الملل ، مخالف منشور ملل متحد و ديگر اسناد، اصول و قواعد پذيرفته شده بين المللي دانسته ميشود.
احترام و تضمين حق حيات که در ماده ٣ اعلاميه جهاني حقوق بشر و ماده ٦ ميثاق حقوق مدني و سياسي مطرح گشته ، يک قاعده آمره بين المللي است که نه تنها دولت هاي سرزميني، بلکه کليه دولت ها ملزم به متابعت از آن هستند و در ترور دکتر فخريزاده ، اين مقررات بين المللي نقض گرديده است .
از آنجا که اصل ترور شهيد محسن فخريزاده ، به عنوان يک چهره نظامي و هسته اي، به يکي از مباحث مهم حقوقي بين المللي قابل توجه در جهان و منطقه تبديل شده ، مقاله پيش رو، به اين موضوع پرداخته است .
اين در حالي اسـت کـه آمريکا بدون رعايت موازين حقوق بين الملل و با تفسير موسع و منحصر به فـرد از مفهـوم تروريسـم ، هر سازمان يا گروه (متعلق به دولت ها يا غير آن ) که مخالف با منويات خود باشـد را ترورسـيم ناميـده و به کشتار آن ها ميپردازد؛ - ترور هدفمند شهيد فخريزاده به جهت وابستگي آنان به شـاکله هسـته اي جمهـوري اسـلامي ايران ، مصداق نقض بند ٤ ماده ٢ منشور ملل متحد هـم دانسـته مـيشـود :١٩٤٥ ,UN Charter) ((٤)٢ .