چکیده:
یکی از قواعد پربسامد در عرصههای گوناگون فقه استدلالی فریقین، قاعدهای است که در میان شیعه با نام «تسامح در ادلّه سنن»، و در عامه به «تساهل در اسانید» شهره است. باورمندان به کاربست عام این قاعده، آن را به دلایلی چون اجماع، شهرت عملی، حکم عقل و دستهای از روایات با نام «اخبار مَن بَلَغ» استوار کردهاند. فهم اخبار پیشگفته و گستره کاربست این قاعده، سبب کشاکش نظرات دانشوران شده است. یکی از حوزههای کاربست قاعده تسامح، روایات دربردارنده فضایل سورههای قرآن است. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ اکتشافی و بهره از منابع کتابخانهای، به تبیین گونههای مواجهه با این اخبار بر اساس قاعده تسامح پرداخته و در پی یافتن رهیافتی متناسب درباره اخبار فضایل سُوَر است. در رویکرد برگزیده، تعامل با این اخبار بر اساس قرائتی ویژه از قاعده تسامح سامان یافته که پیرنگ آن بر تقریری عقلانی از مفاد اخبارِ مَن بلغ استوار بوده و با دلالات برخی آیات و روایات نیز سازگار است. بر اساس این رهیافت، بهرهبرداری از اخبار ضعیفِ دربردارنده فضایل سُوَر، با در نظر داشتن سه شرط و نیز باور نداشتن به عدم انتساب این اخبار به شرع روا خواهد بود.
من القواعد کثیره الاستعمال فی مختلف مجالات الفقه الاستدلالی لدی الفریقین، قاعده اشتهرت بین الشیعه باسم «التسامح فی ادله السنن»، وعند العامه باسم «التساهل فی الاسانید». استند القايلون بالاستعمال العام لهذه القاعده علی مجموعه من الادله فی اثباتها، ومنها: الاجماع، والشهره العملیه، وحکم العقل، ومجموعه من الروایات باسم «روایات من بلغ»، وقد کان الاختلاف فی فهم الروایات المذکوره انفا، ونطاق استعمال هذه القاعده، سببا فی تضارب اراء العلماء. وتعد روایات فضايل السور احدی مجالات تطبیق قاعده التسامح. یعتمد بحثنا هذا فی شرح انواع التعامل مع هذه الاخبار وفقا لقاعده التسامح علی المنهج الوصفی الاکتشافی، وبالاستناد الی المصادر المکتبیه، ویحاول ایجاد نهج مناسب لتناول مساله فضايل السور. وفی النهج المختار یکون التعامل مع هذه الاخبار بناء علی قراءه خاصه لقاعده التسامح، وهذا النهج موسس علی تقریر عقلانی لمفاد اخبار من بلغ، وهو متناغم ومتوافق ایضا مع دلالات بعض الایات والروایات، ووفقا لهذا النهج یجوز الاستناد الی الروایات الضعیفه حول فضايل السور مع مراعاه شروط ثلاثه، وذلک بالتوازی مع الاعتقاد بعدم نسبه هذه الروایات للشرع ایضا.
One of the most frequent rules in various areas of demonstrative jurisprudence of Two Major Sects of Islam religion is a rule that is known among Shiʿa as “tolerance in the evidence of traditions” (Arabic: التسامح فی ادله السنن) and in Sunni as “latitudinarianism in documents” (Arabic: التساهل فی اسانید). Believers in the general application of this rule have based it for reasons such as consensus (Arabic: اجماع), tradition famous through practice (Arabic: الشهره العملیه), and rational judgement (intellectual judgement) and a group of ahadith (Arabic: احادیث, plural form for hadith, literally “talk” or “discourse”) called “Akhbar-e- Man Balagh” (Arabic: اخبار من بلغ). The understanding of the aforementioned narrations and the extent of application of this rule has caused a conflict of opinions among scholars. The narrations containing the excellences of suras of the Holy Book of Quran is one of the fields of application of the rule of tolerance. The present research has explained the types of exposure to this group of narrations based on the rule of tolerance by using descriptive-exploratory method and using library sources and seeks to find a suitable approach about narrations of the excellences of suras (chapters) of the Holy Book of Quran. The interaction with these narrations is organized based on a special reading of the rule of tolerance in the selected approach, which is based on a rational interpretation of the contents of Man-Balagh (Arabic: من بلغ)’s narrations and is compatible with the indications of some verses and traditions. The use of weak narrations containing the excellences of suras (chapters) will be permissible based on this approach considering three conditions and without any certainty of attributing these narrations to Sharʿ (Islamic rules).
خلاصه ماشینی:
در رویکرد برگزیده، تعامل با این اخبار بر اساس قرائتی ویژه از قاعده تسامح سامان یافته که پیرنگ آن بر تقریری عقلانی از مفاد اخبارِ مَن بلغ استوار بوده و با دلالات برخی آیات و روایات نیز سازگار است.
نگارندگان بر این باورند که موارد ذیل سبب اقبال گسترده مؤمنان پاکنهاد به چنین روایاتی شده است: همآوایی محتوای روایات با آثار اعجازآمیز قرآن؛ آیات دالّ بر قرائت قرآن و اثربخشی بهره از آن؛ تقدیس روایات مرتبط با قرآن؛ پیشینه وجود روایات معتبر درباره خواص آیات و سُوَر؛ حکم عقل به بهره از برکات قرآن؛ مفاد اخبار دالّ بر بهره از قرآن مانند حدیث ثقلین؛ سیره اصحاب و صالحان در عمل به اخبار دالّ بر فضایل قرآن؛ و نیز سیره اهل بیت( در مداومت بر قرائت قرآن.
برخی از دانشوران عامه نیز جریان قاعده تسامح را در کلیه روایات بیانگرِ قصص قرآنی و فضایل اعمال، به سبب قرار نداشتن در حوزه عقاید و احکام، جایز دانسته (حسن، 1421: 50؛ لاحم، بیتا: 87؛ طحطاوی حنفی، 1318: 1/45) و نقل اخبار ضعیف در صحیحین را از باب بیان فضایل ارزیابی کردهاند (عمر، 1425: 2/795).
به نظر میرسد وجود قطع به جعل برخی روایات مانند روایت ابوعصمه مروزی و خبر منتسب به ابیّ بن کعب (منقول از ابن مبارک) در بیان فضایل همه سورههای قرآن و نیز برخی اخبار عامه، سبب این باور شده است (جرجانی، 1430: 2/56؛ بغوی، 1420: 1/12؛ ابن طاووس، 1389: 100).
شایسته یادکرد است که تقریر عقلانی پیشگفته به معنای جواز عمل به همه روایات ضعیفِ دربردارنده فضایل اعمال نیست؛ چرا که برخی از این اخبار به وضوح مخالف با سنجههای اعتبارسنجی حدیث مانند تطبیق با قرآن، سنّت و حکم عقل هستند.