چکیده:
عقلگرایی فلسفی و نقلگرایی دو رویکرد مورد توجه در فهم و تبیین روایات هستند. یکی از راههای آشنایی با این دو رویکرد و نقاط اشتراک و تمایزشان بررسی مقایسهای آنها از جهت میزان توجه و بهره-مندی آنها نسبت به اصول فهم و تبیین روایات است. ازاینرو این مطالعه بر آن است تا با بررسی مقایسهای شروح ملاصدرا، فیلسوف عقلگرا و مجلسی، دانشمند نقلگرا، بر کافی از جهت مذکور، به آشنایی بیشتر با این رویکردها یاری رساند. برخی از نتایج این مطالعه از این قرار است: هر دو رویکرد پذیرفتهاند که معصومین علیهم السلام با توجه به سطح فهم مخاطب با وی سخن میگویند. همچنین به اینکه برخی از سخنان معصومین علیهم السلام میتواند از باب جدل یا اقناع باشد باور دارند اما گاه در مصادیق میان آنها اختلاف به چشم میخورد. هر دو به اصل وقوع تقیه در برخی روایات باور دارند اما در کاربست آن اختلاف دارند. هر دو اصل نقل به معنا را قبول دارند اما اهتمام خاصی در بررسی روایات نقل به معنا و کشف متن اصلی روایت ندارند. هر دو به اصل تصحیف نیز توجه داشتهاند اما اهتمام مجلسی بیشتر است. هر دو به اصل تأویل توجه داشتهاند اما گاه رویکردشان به تأویلشان جهت بخشیده است.
خلاصه ماشینی:
ملاصدرا از این اصل آگاه بوده و در شرحش بر روایات بدین اصل تمسک کرده است؛ برای نمونه، بنا بر حدیث دوم «باب العرش و الکرسی»، ابوقره خدمت امام رضا۷ میرسد و به حضرت۷ میگوید که آیا شما به محمول بودن خدا اقرار میکنید؟ حضرت۷ در پاسخ، به اینکه بر هر محمولی، فعلی واقع شده که منتسب به دیگری است، اشاره میکند و محمول را محتاج معرفی میکند و به اینکه محمول در لفظ اسم نقص است و حامل، فاعل و در لفظ اسم مدح است، توجه میدهد.
2 مجلسی نیز بدین اصل واقف بوده و گاهی به آن توجه داده است؛ برای نمونه، مجلسی در توضیح بخشی از روایت دوم «باب حدوث العالم و اثبات المحدث»، بنا بر احتمالی، سخن مخاطب حضرت صادق۷ را مبنی بر جسم بودن خدا میشمارد و اینکه حضرت۷ در پاسخ، متعرض ابطال آن نشده است را به این دلیل دانسته که مخاطب قابلیت فهم آن را نداشته است.
همچنین از آنجا که وی در توضیح بخشی از یکی از روایات وجوهی برشمرده که یکی از آنها این است که حضرت صادق۷ به سبب اینکه پرسشگر از فهم حق قاصر و نیز معاند بوده، پاسخی متشابه - که دارای دو وجه است - دادهاند و پرسشگر نیز قانع شده است، 4 به نظر میرسد وی به کارگیری خطابه را نیز از سوی معصومین: ممکن میداند و بدان توجه دارد.
اما ظاهراً مجلسی، غیر از روایتی که در آن امام۷ روایت عمار را تصحیح کردهاند و مجلسی به تشویش در روایات عمار اشاره کرده است، 4 تنها در ذیل دو روایتِ وی به تشویش داشتن آنها توجه داده که یکی از آن موارد نیز نقل سخن دیگری است.