چکیده:
وش
شاهنامه فردوسی از آثار ادبی و کلاسیک ایران است که بسیاری از داستانهای آن از منظر یک اثر
رمانسی قابل بررسی است. ماجراها و سرنوشت فریدون بهعنوان روایتی کهن از جمله این داستانها است.
این مقاله به روش تحلیلی- تطبیقی و با رویکرد نقد اسطورهای به تفسیره تحلیل و تطبیق ماجراها و
داستانهای فریدون در ٩ نگاره منتخب از شاهنامه طهماسبی بر مبنای نظریه میتوس رمانس "تابستان"
نورتروپ فرای پرداخته است. ضرورت این تحقیق کمبود پژوهش اسطورهای در آثار هنری و تطبیق آن با
نگارههایی است که بر اساس داستان کهن الگوها در شاهنامهها» تصویرگری شدهاند. هدف این پژوهش
بررسی روایت کهن الگوی فریدون بر مبنای نظریه نقد اسطورهای؛ و سپس با میتوس تابستان ""رمانس "
نورتروپ فرای مورد تطبیق و بررسی قرار داده و با شناسایی و پیگیری رد پای اسطورهها و عوامل
تاثیرگذار در شکلگیری شخصیتهای اسطورهای و همچنین با الگو قرار دادن نظریه نقد فرای در مورد
هنر و ادببات به شناسایی و خوانش ٩ نگاره منتخب حماسی فریدون درشاهنامه طهماسبی پرداخته و این
خوانش را با شش مرحله از نظریه میتوس رمانس " تابستان" نور تروپ فرای» تطبیق داده است تا چنین
شیوه خوانشی» کمک کند محتواء زبان» ارتباط نمادین و فضای هر بخش از داستانها توسط مخاطب
درک و لمس شده و کارکرد هر بخش در داستان بازشناسی شود. نتایج بهدست آمده نشان از آن دارد که
از شروع داستان کهن الگویی فریدون تا آخر دوران سلطنت وی» واکنش قهرمان در مواجهه با رویدادهای
مختلف» معیارهای رمانس گونگی در این داستان را نشان میدهد و با شش مرحله از میتوس رمانس فرای:
کاملا منطبق است. همچنین نتایج بهدست آمده از خوانش و تطبیق ٩ نگاره منتخب مربوط به روایت فریدون، حاکی از آن است که در این نگاره ها، واکنش قهرمان در مواجهه با رویدادهای مختلف، معیارهای رمانس گونگی و مراحل ششگانه آنرا در روایتهای اسطورهای فریدون نشان می دهند.