چکیده:
«امنیت» از ضروریترین نیازهای آدمی در سرتاسر جهان است که شیوه تأمین آن، به طور گسترده مورد توجه قرآن کریم قرار گرفته است. با این حال، فاصلههای تاریخی و گفتمانی از بافت نزول موجب شده است که آموزههای امنیتیِ قرآن کریم غالباً منحصر به مفاهیمی چون جهاد یا آیاتی چون انفال/60 شود و ابعاد مهم دیگری از آن از نظرها دور بماند. به منظور جبران بخشی از این خلأ مطالعاتی، در نوشتار حاضر کوشش میشود با اتّخاذ رویکرد انسانشناسی تاریخی به امنیت، یکی از منابع اصلی اما مغفول و کمشناختهی امنیت در بافت نزول ـ یعنی نهاد خویشاوندی ـ به مطالعه گذاشته شود و بخش مهمی از آموزههای قرآنی در این باره بازکاویده شود. این پژوهش نشان میدهد که قرآن کریم برای بسط امنیت در جامعه، از ظرفیت این نهاد اجتماعی بهره برده و به طور ویژه از نقش خویشاوندی نَسَبی، خویشاوندی سَبَبی و خویشاوندی استعارهبنیاد در تأمین امنیت سخن گفته است.
Security" is one of the most basic needs of human beings around the world. That's why the methods for providing security have received widespread attention from the Holy Qur'an. However, due to the long distance from the time of revelation of the Holy Qur'an, security is often confined to concepts such as fighting or verses such as Anfal/60, and other important aspects of this issue has been far from the view of Islamic scholars. Therefore, the present research is an attempt to (A) study one of the main, neglected sources of security in the context of revelation, namely kinship, based upon anthropological approach, and (B) review the most important parts of Qur'anic teachings in this respect. This study shows that the Holy Qur'an uses the capacity of social institutions including kinship to promote security. Moreover, The Holy Qur'an seizes opportunities in consanguinity, affinity and fiction kinship to establish peace and security in societies.
خلاصه ماشینی:
براي مثال ، در دنياي معاصر و در پي تضعيف روابط خويشاوندي، کارکردهاي امنيتيِ پيوندهاي خويشي يا به ذهن خطور نميکند و يا در رتبه هاي پايين از فهرست منابع امنيتي جاي ميگيرد؛ حال آنکه رويکرد انسان شناسي تاريخي به امنيت حاکي از آن است که اين پيوندها ـ به ويژه در جوامع ابتدايي ـ اصليترين نقش را در تأمين امنيت ايفا ميکردند، و حتي ثروت (اقتصاد) و قدرت (سياست ) نيز در قالب همين پيوندها ساخته و پرداخته ميشدند.
عطف توجه به کاربردهاي استعاريِ ولاء در قرآن کريم نشان ميدهد که اين مفهوم همچنان ارتباط معنايي خود با حوزه امنيت را حفظ کرده و به عنوان راهکاري براي بهره مندي از حمايت هاي يک فرد يا گروه قدرتمند در نظر گرفته شده است .
- قرآن کريم به مثابه متني فرهنگ ساز، بر نقش نهاد خويشاوندي در برقراري امنيت صحّه گذارده و آموزه هاي خود در اين باره را در سه مجموعه از آيات مطرح ساخته است : - قرآن کريم بارها بر گسترش و تعميق روابط خويشي با ارحام تأکيد کرده و از هرگونه عاملي که اين پيوندها را مختل سازد، پرهيز داده است (مثلا محمد/٢٢-٢٣)؛ با اين حال ، ايمان به خدا و پيامبر را بر پيوندهاي خويشي مرجّح دانسته و کافران را به واسطه ترک گفتنِ اسلام جهت بهره مندي از حمايت هاي قومي و قبيلگي مورد نقد قرار داده است (مثلا توبه /٢٤؛ مجادله /٢٢).