چکیده:
یکی از نظریاتی که هنگام بررسی تاریخی مذهب شیعه مطرح می شود، نظریه تطور تاریخی این مذهب و اصول و مبانی آن است. بر اساس این نظریه، مبانی و اصول نظریه امامت که بخشی از آن خصوصیات و ویژگی های امام از منظر شیعه است در طول تاریخ و بتدریج شکل گرفته است و به تکامل امروزی خود رسیده است. یکی از این ویژگی ها که شیعه به آن معتقد است مساله نص بر امامت و منصوص بودن امام است که با توجه به نظریه تطور تاریخی امامت این ویژگی نیز پس از دوران رسول خدا(ص) و همچنین دوران حضور امامان(ع) بتدریج تکامل یافته و به عنوان یکی از اصول و مبانی نظریه امامت در مذهب شیعه مطرح شده است. بر این اساس لازم است مساله نص بر امامت به عنوان یکی از ویژگی های امام نزد شیعه در زمان رسول خدا(ص) و امامان(ع) مورد بحث و بررسی قرار گیرد تا اولاً اثبات گردد این نظریه یکی از نظریات مطرح در آن زمان بوده است و ثانیاً مساله نص بر امامت که یکی از مسائل مورد اجماع متکلمان و اندیشمندان شیعه پس از غیبت کبری است، یکی از آموزه های رسول خدا(ص) و امامان پس از ایشان و همچنین مورد نظر متکلمان واندیشمندان شیعه در زمان حضور بوده است و نظریه تطور تاریخی و تکامل تدریجیِ امامت و مبانی آن از آن جمله نصّ بر امامت، نظریه ای صحیح و مطابق با واقع نمی باشد
One of the theories that come up when examining the history of the Shia religion is the theory of the historical development of this religion. Based on this theory the principles of the Imamate theory, which is a part of the characteristics of the Imam from the Shiite point of view, have been gradually formed throughout history and have reached their present evolution. One of these features that Shia believe in is the text on imamate , which according to the theory of the historical development of imamate, this feature has also gradually evolved after during the presence of Imams . And it has been proposed as one of the principles of Imamate theory in Shia religion. Based on this, it is necessary to discuss the text on imamate as one of the characteristics of the imam among the Shiites during the time of the Prophet and the Imams in order to first prove that this theory was one of the theories proposed at that time. and secondly, the text on imamate, is one of the teachings of the Prophet and the imams after him, and was also considered by Shia theologians at the time of his presence, and the theory of historical development of Imamate and its foundations, including the text on Imamate, is not a correct theory and in accordance with reality.
خلاصه ماشینی:
( ابن عقده کوفي،١٤٢٤ق ، ص ١٦٨/ خزاز رازي،١٤٠١ ق ،ص ١١٧) از جابر بن عبدالله انصاري نيز نقل شده است که رسول خدا (ص ) فرمود: "عِ ليُّْ بنُ أِ بي ط اِلبٍ أْ قد مُ أُمِّ تي سِلْما و أ کْ ثرُهُمْ عِلْما و أ ص حُّهُمْ دِينا و أْ فض لُهُمْ يِقينا و أ حْل مُهُمْ حِْلما و أ سْم حُهُمْ ک فّا و أ شْج عُهُمْ قلْبا و هُو اْلإِم امُ و اْلخِ ليف ۀُ بعْدِي" ( محمد بن علي ابن بابويه ،١٣٧٦ش ،ص ٨/ کراجکي،١٤١٠ ق ،ج ١ص ٢٦٣) عبدالله بن جعفر در گفتگوي خود با معاويه ، براي او نقل مي کند: "شنيدم رسول خدا (ص ) ميفرمود: "من به تمام أهل ايمان به جان خودشان شايسته ترم ، پس هر که من از نفس خود بر او اولي و شايسته ترم پس تو اي برادرم بر او از خودش اولي و شايسته تري " و علي(ع ) در خانه روبروي آن حضرت (ص ) بود و حسن (ع )و حسين (ع ) و عمر بن امّ سلمه و اسامۀ بن زيد و فاطمه (س ) و أمّ أيمن و أبو ذرّ و مقداد و زبير بن عوّام نيز حضور داشتند و آن حضرت دست مبارک خود را بر بازوي او زده و سه بار اين کلام را تکرار فرمود، سپس نصّ و تصريح بر تمام امامان دوازده گانه نمود.