چکیده:
شعائر جمع شعیره در لغت به معناى علامت است. شعائر دینی در کلام الهی انصراف به مناسک حج دارد، اما در این تحقیق، هر مکان و علامتی است که برای عبادت باشد و انسان را به یاد خدا بیندازد. بر این اساس، نگارندگان سه مصداق آن، یعنی مؤذن، امام جماعت و معلم قرآن، را بررسی میکنند و درصدد هستند با روش توصیفی و تحلیلی به این سؤال پاسخ دهند که حکم فقهی ارتزاق و اخذ اجرت در احیای شعائر دینی از منظر مذاهب فقهی چیست. با توجه به ادله مذاهب فقهی، بر حرمت اخذ اجرت و جواز ارتزاق از بیتالمال برای مؤذن اجماع وجود دارد. بیشتر فقهای امامیه قائل به حرمت اخذ اجرت برای امام جماعت هستند و منبع ارتزاق آن را بیتالمال دانستهاند. در فتوای اهل سنت، درباره اخذ اجرت چهار قول متفاوت نقل شده، قول مشهوری وجود ندارد و اشارهای به بیتالمال نشده است؛ زیرا منبع مالی آن را کمکهای مالی مردم میدانند. فقهای امامیه در مورد معلم قرآن، قائل به کراهت اخذ اجرت شدهاند و ارتزاق از بیتالمال را برای ایشان جایز دانستهاند. در منابع فقهی اهل سنت، اخذ اجرت برای تعلیم قرآن جایز است و اقوال دیگر آن ضعیفاند
شعاير، جمع الشیره یعنی علامه. یجب علی الشعاير الدینیه فی الکلمه الالهیه (الحج: 32) نبذ مناسک الحج. لکن فی هذا البحث ، توجد جمیع انواع الاماکن والعلامات المخصصه للعباده وتذکیر الناس بالله. لذلک سیتناول المولفون امثلته الثلاثه ، الموذن ، وامام الجماعه ، ومعلم القران ، وسیحاولون الاجابه علی هذا السوال بطریقه وصفیه وتحلیلیه ، ما هو الحکم الفقهی؟ علی کسب لقمه العیش وتقاضی الاجر فی احیاء الشعاير الدینیه من وجهه نظر المدارس الفقهیه؟ حسب شواهد المدارس الدینیه. اجماع علی حرمه الراتب واذن الکسب من بیت المال للموذن. یومن معظم الفقهاء الامامیین بحرمه اخذ راتب امام المصلین ، وذکروا مصدر دخله. وفی الفتوی السنیه ، نقلت اربعه اقوال مختلفه فی اخذ الاجور ، ولیس هناک قول مشهور ، ولا ذکر لبیت المال ، لانهم یعرفون ان مصدره المالی هو المساعده المالیه للناس. فی حاله معلم القران ، یری فقهاء الامامه ان الراتب مکروه ، ویجوز لهم الکسب من بیت المال. فی المراجع الفقهیه السنیه یجوز اخذ راتب لتدریس القران ، واقواله الاخری ضعیفه.