چکیده:
مدرسه دارالفنون در دوره ناصرالدین شاه قاجار با انگیزه تربیت نیروی نظامی تاسیس یافته و در ذیل وزارت معارف قرار داشت. پس از چندی مدارس مستقل نظامی تاسیس شد که امور آموزشی آن با محوریت تربیت نیروی نظامی با تعامل بین دو وزارت جنگ و وزارت معارف همراه بود. با گذشت زمان این تعامل به یک رقابت بر سر اداره مدارس نظام تبدیل شد. مقاله حاضر برآن است که با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از اسناد به این پرسشها پاسخ دهد که: مناقشه دو وزارت جنگ و معارف برای اداره مدرسه نظام چرا و چگونه آغاز شد و چه مراحلی را طی نمود؟ مخالفان و یا موافقان این واگذاری چه نهادها و یا کسانی بودند و چه استدلالی داشتند؟ تغییر نهاد نظارتی بر مدرسه نظام با تحولات سیاسی و حکومتی در آن دوره از تاریخ ایران که اواخر دوره قاجار و ابتدای دوره پهلوی را شامل میشود چه مناسبتی داشت؟ نتایج و دستاوردهای پژوهش نشان میدهد که علاوه بر وظیفه مدرسه نظام که تربیت کادر نظامی برای اصلاح ساختار ارتش بود، قدرت یافتن شخص سردارسپه در نقش وزیر جنگ، در واگذاری اداره مدرسه نظام به وزارت جنگ نقش اساسی داشت.
Dar al-Funun was established during the period of Naser al-Din Shah Qajar with the motive of training military forces and was under the Ministry of Education. After a while, independent military schools were established, which focused on the training of the military, with the interaction between the Ministry of War and the Ministry of Education. Gradually, however, this interaction turned into a competition over the administration of these schools. The present descriptive-analytical article that relies on archival records aims to answer the questions of 1- Why and how the conflict between the two Ministries of War and Education for the administration of Madrese-ye Nezam began and what stages it went through. 2- Which institutions or people were the opponents or proponents of this handover and what arguments did they have? 3- What relationship did the change of the supervisory institution on Madrese-ye Nezam have with the political and governmental developments in that era of Iran's history, which includes the end of the Qajar period and the beginning of the Pahlavi period? The results of this research show that besides the major task of Madrese-ye Nezam, which was training military personnel, the strength of the Sardar Sepah as the Minister of War, played the main role in handing over the management of these schools to the Ministry of War.
خلاصه ماشینی:
مقاله حاضـر برآن اسـت که با روش توصـيفي- تحليلي و اسـتفاده از اسـناد به اين پرسـش ها پاسـخ دهد که : مناقشـه دو وزارت جنگ و معارف براي اداره مدرسه نظام چرا و چگونه آغاز شد و چه مراحلي را طي نمود؟ مخالفان و يا موافقان اين واگذاري چه نهادها و يا کساني بودند و چه استدلالي داشتند؟ تغيير نهاد نظارتي بر مدرســه نظام با تحولات ســياســي و حکومتي در آن دوره از تاريخ ايران که اواخر دوره قاجار و ابتداي دوره پهلوي را شامل ميشود چه مناسبتي داشت ؟ نتايج و دسـتاوردهاي پژوهش نشـان ميدهد که علاوه بر وظيفه مدرسـه نظام که تربيت کادر نظامي براي اصـلاح سـاختار ارتش بود، قدرت يافتن شـخص سـردارسـپه در نقش وزير جنگ ، در واگذاري اداره مدرسـه نظام به وزارت جنگ نقش اسـاسـي داشت .
واژگان کليدي مدرسه نظام ، دوره قاجار، وزارت جنگ ، وزارت معارف مقدمه دارالفنون به عنوان اولين مدرسه به سبک جديد با هدف تربيت نيروي نظامي براي اصلاح ساختار قشون ايجاد شد(ابتدا ۱۲۶۶ه .
مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠١/ دوره ٦ شماره ٤ معارف و وزارت جنگ براي اداره مدرسه نظام ، که از چندي قبل آغاز شده بود، جريان داشت .
اين قاعده در همان ابتدا از طرف وزارت جنگ پذيرفته شده و ضمن آنکه خود را محق نظارت بر مدارس نظام ميدانست ولي براي اداره مدرسه با وزارت معارف همراهي ميکرد.
اين نامه درخواست ارسال پروگرام مدرسه نظامي است که در وزارت معارف درمورد تاسيس و تشکيلات مدرسه نظام با کمک تحصيلکرده هاي مدارس خارج و صاحب منصبان ، تهيه شده بود.