چکیده:
إن من أسس المواد التعليمية للغة الأجنبية هو أن تحتوي وتستوعب ثقافة اللغة نفسها. وقد اتفق الخبراء على ضرورة معرفة الثقافة في تعلّم أي لغة لأن اللغة هي نتاج ثقافتها و وعائها ولايمكن الفصل بينهما. شهدت الدراسات اللغوية في العقود الأخيرة على اختلاف فروعها دراسة الثقافة باعتبارها كفاية ضرورية إلى جانب الكفايات اللغوية والتواصلية. نظرا لهذه الأهمية، فقد أصبحت الكفاية الثقافية جزءا أساسيا في المراجع الدولية التي تعنی بمعايير تعلّم اللغات الأجنبية. مع أهمية هذا البعد لانزال نلاحظ قصورا في عرض الثقافة العربية في مناهج العربية للناطقين بغيرها، ولايزال تعليم الثقافة ودمجها في سياق الكتب الدراسية والمواد التعليمية الخاصة بتعليم اللغة العربية للناطقين بغيرها قضية تثير جدلا. فتهدف هذه الدراسة معتمدة على المنهج الوصفي التحليلي بأداة تحليل المحتوى الكمّي إلى تقويم المحتوى الثقافي في مجموعة «صدىالحياة» التي حازت على انتشار غير مسبوق على مختلف مستويات متعلمي العربية من الناطقين بالفارسية وعلى اهتمام واسع بين الجامعات الإيرانية. وذلك من خلال استنباط معايير مشتركة بين معايير رشدي طعيمة، والمجلس الأمريكي لمعلّمي اللغات الأجنبية، والإطار الأوروبي المشترك، حيث إنّ المعايير المذكورة قد حققت انتشارا واسعا، سواء في تعليم اللغات الأجنبية أم في تعليم اللغة العربية للناطقين بغيرها. قد توصلت الدراسة إلى نتائج مهمة، منها: أهمية المعايير المختارة من عربية وأمريكية وأوروبية في تقويم المحتوى الثقافي للكتاب، والاعتماد في هذه المجموعة على الثقافة العربية والإسلامية معا ونرى أنّ هذه المجموعة لم تهتمّ بالثقافة الدوليّة إلا ما قلّ وندر، وجميع الكتب المدروسة تفتقر إلى التوازن والتعادل في استخدام العناصر الثقافية والكتاب يحتاج إلى بعض الإضافات والتعديلات في المحتوى الثقافي لكي يتجاوز جوانب قصوره بها.
یکی از پایه های مواد اموزشی زبان بیگانه این است که دربرگیرنده فرهنگ ان زبان باشد. کارشناسان بر لزوم شناخت فرهنگ در یادگیری هر زبانی اتفاق نظر دارند؛ زیرا زبان زاییده فرهنگ است و جداسازی انها از یکدیگر ممکن نیست . در دهه های اخیر، پژوهش های زبانی در همه شاخه های ان ، شاهد بررسی فرهنگ به عنوان توانایی لازم علاوه بر توانمندی های زبانی و ارتباطی بوده است . با توجه به این اهمیت ، کارامدی فرهنگی ، بخشی بنیادین در مراجع بین المللی شده است که به استانداردهای یادگیری زبان های خارجی اهمیت می دهد. باوجود اهمیت این بعد، از این سو که بالاترین سطوح یادگیری زبان را ارايه می دهد، ما همچنان در ارايه فرهنگ عربی در روش های اموزش زبان عربی به غیر عرب زبانان کاستی هایی را مشاهده می کنیم . اموزش فرهنگ و امیزش ان در کتاب های درسی و مواد اموزشی زبان عربی به غیر عرب زبانان هنوز موضوعی است که چالش های زیادی را برمی انگیزد. این پژوهش می خواهد بر اساس رویکرد توصیفی - تحلیلی با ابزار تحلیل محتوای اماری ، محتوای فرهنگی مجموعه اموزشی "صدی الحیاه " را بررسی و ارزیابی کند. این مجموعه به طور بی سابقه ای در سطوح مختلف زبان اموزی عربی دربین فارسی زبانان گسترش یافته است و در میان دانشگاه های ایران از اقبال بیشتری برخوردار است . این پژوهش با بهره گیری از معیارهای مشترک در میان معیارهای رشدی طعیمه ، شورای معلمان زبان های خارجی امریکا و چارچوب مشترک اروپا انجام شده است ؛ چراکه معیارهای ذکرشده انتشاری گسترده در اموزش زبان های خارجی و اموزش زبان عربی به غیر عرب زبانان یافته است . این پژوهش به نتایج مهمی رسیده است ، ازجمله : اهمیت معیارهای برگزیده عربی ، امریکایی و اروپایی در ارزیابی محتوای فرهنگی کتاب ؛ اهتمام این مجموعه به فرهنگ عربی و فرهنگ اسلامی و عدم توجه ان به فرهنگ بین المللی مگر به صورت نادر؛ فقر توازن و تعادل عناصر فرهنگی در کتاب های بررسی شده ؛ و ضرورت توجه به برخی اصلاحات در محتوای فرهنگی کتاب جهت رفع کاستی ها.
One of the elements of foreign language teaching materials is that they should include the foreign language culture. Experts have reached consensus on cultural recognition in learning any language, because language is the product of culture and it is impossible to separate them. In recent decades, linguistic studies – all of its branches – have witnessed the fact that the study of culture is a necessary capability in addition to linguistic and communicative competencies. Due to its importance, cultural efficiency has become an essential part in international authorities dealing with criteria for learning foreign languages. Despite the significance of the fact that cultural efficiency provides the highest levels of language learning, we still notice shortcomings in presenting Arabic culture to non-native speakers through Arabic language teaching methods. Teaching culture and integrating it within the context of textbooks and special educational materials in teaching Arabic to non-native speakers is still an issue that provokes a lot of challenges. This study seeks to investigate and evaluate the cultural content of instructional collection Sadal Hayat based on an analytic-descriptive approach and by using a statistical content analysis tool. The collection has unprecedentedly been spread at various levels of Persian-speaking Arabic learners and has been well received by Iranian universities. This study was conducted by taking advantage of common criteria among the Rushdi Taima criteria, American Council of Foreign Language Teachers, and European Common Framework, because the mentioned criteria have widely been spread in teaching foreign languages and Arabic language to non-native speakers. The study has obtained significant results, including: The importance of the selected Arabic, American and European criteria for the evaluation of cultural content of the book; and the collection’s focus on Arab’s and Islamic cultures and its inattention to international culture, except in some rare instances. It is concluded that all the examined books aced with lack of balanced cultural elements, and the book’s cultural contents need some modifications for removing their shortcomings.