چکیده:
پیشگیری را میتوان یکی از راهبردهای اساسی در حوزه کنترل اجتماعی برشمرد که دربردارنده مجموعه راهکارهای مستقیم و غیر مستقیم با هدف ایجاد امکانات و موقعیتهای بازدارنده از وقوع جرم و کجروی طراحی و تدوین میشود. هدف این پژوهش بررسی نگرش مردم در مورد پیشگیری از جرم میباشد. روش پژوهش پیمایشی (توصیفی ـ همبستگی) و جامعه آماری آن افراد بالای 16 سال ساکن شهرستان تنکابن است که 166132 نفر بوده و بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 365 نفر برآورد شده که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدهاند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته با توجه به مولفههای پژوهش استفاده شده است. با توجه به نتایج بهدستآمده (بین مبارزه با جرایم خرد در جامعه، گشتهای هدایت شده، مشارکت با مردم، مشارکت با سایر نهادها و سازمانها، توجه به موقعیت اجتماعی و اقتصادی محله، تمرکز بر نقاط جرمخیز، کاهش فرصتهای وقوع جرم، کاهش بازارهای خرید و فروش اموال) با پیشگیری از جرم در سطح معنیداری کمتر از 05/ 0 و با 95 درصد اطمینان رابطه معنیداری وجود دارد؛ بنابراین میتوان بیان داشت که ماموران نیروی انتظامی برای پیشگیری از جرم باید از مردم و سازمانهای مردمنهاد استفاده کنند و بهجای گشتزنیهای پراکنده در محل، بر نقاط مختلف جرمخیز تمرکز کرده و سعی کنند بازارهای خرید و فروش اموال سرقتی را کاهش دهند.
Prevention can be considered as one of the key strategies in the field of social control, which includes a set of direct and indirect strategies aimed at creating offensive and deterrent situations. The purpose of this study is to investigate people's attitudes towards crime prevention. The survey method (descriptive correlations) and the statistical population of the study were those over 16 years of age living in Tonekabon city who were estimated to be 166132 persons who according to the Cochran formula have a sample size of 365 people who have been selected by simple random method. A researcher-made questionnaire was used to collect data using the research components. According to the results (between the fight against micro-crime in society, guided patrols, participation with the people, participation with other institutions and organizations, attention to the social and economic situation of the neighborhood, focusing on crime points, reducing crime opportunities , Reducing the markets for buying and selling property) with crime prevention at a significant level of less than 0.05 and with 95% confidence, there is a meaningful relationship. Therefore, it can be stated that law enforcement officers should use public and human rights organizations to prevent crime, and to focus on scattered locations in different crime areas and to try to reduce the cost of buying and selling stolen property.
خلاصه ماشینی:
با توجه به نتایج به دست آمده (بین مبارزه با جرایم خرد در جامعه ، گشت های هدایت شده، مشارکت با مردم، مشارکت با سایر نهادها و سازمانها، توجه به موقعیت اجتماعی و اقتصادی محله ، تمرکز بر نقاط جرمخیز، کاهش فرصت های وقوع جرم، کاهش بازارهای خرید و فروش اموال) با پیش گیری از جرم در سطح معنی داری کمتر از ٠/٠٥ و با ٩٥ درصد اطمینان رابطه معنی داری وجود دارد؛ بنابراین میتوان بیان داشت که مأموران نیروی انتظامی برای پیش گیری از جرم باید از مردم و سازمانهای مردمنهاد استفاده کنند و به جای گشت زنی های پراکنده در محل ، بر نقاط مختلف جرم خیز تمرکز کرده و سعی کنند بازارهای خرید و فروش اموال سرقتی را کاهش دهند.
این امر نشاندهنده آن است که مردم معتقدند که پلیس با تمرکز بر هر یک از مؤلفه ها (بین مبارزه با جرایم خرد در جامعه ، گشت های هدایت شده، مشارکت با مردم، مشارکت با سایر نهادها و سازمانها، توجه به موقعیت اجتماعی و اقتصادی محله ، تمرکز بر نقاط جرمخیز، کاهش فرصت های وقوع جرم، کاهش بازارهای خرید و فروش اموال) میتواند در زمینه پیش گیری از جرایم نقش مهمی ایفا کند.
uk Hungarian, F (2003), The National Strategy For Social Crime Prevention, Ministry of Justice Budapest, obtained from: www.