چکیده:
خشونت در الگوهای خانوادگی موجب تسری آن به جامعه و تداوم الگوها و رفتارهای خشن در مناسبات اجتماعی است. خشونت علیه زنان میتواند جسمانی، روانی، عاطفی و حتی اقتصادی باشد. این نوع خشونت نقض حقوق انسانی آنان میباشد. از اینرو با توجه به اهمیت نقش مردان در کاهش خشونت علیه زنان، مقاله حاضر به دنبال بررسی تأثیر عوامل اجتماعی بر خشونت علیه زنان است. دادههای مربوط به عوامل اجتماعی که شامل رضایت شغلی، احساس مقبولیت اجتماعی، درآمد مناسب، نگرش منفی مرد نسبت به خشونت، سلامت روانی مرد و همچنین خشونت علیه زنان پس از جمعآوری پرسشنامه محقق ساخته در حجم نمونه 383 نفر از روانشناسان استان مازندران در سال 1397 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بدینترتیب، یافتههای تحقیق که براساس روش آماری رگرسیون تک متغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است، نشان میدهد که عوامل اجتماعی اثر منفی و معنیداری بر روی خشونت علیه زنان داشته است. در واقع، عوامل اجتماعی مذکور قادر به تبیین تغییرات خشونت علیه زنان میباشند. بدینمعنی که افزایش هر یک از این عوامل احتمال کاهش خشونت علیه زنان را بالا میبرد.
Violence in the family patterns causes it's generalization in to the society and continuity of the violent patterns and behaviors in the social events. The violence against the women can be physical, psychological, emotional and oven economical. This kind of violence is their human rights violations. So, considering the importance of the men in reducing the violence against the women. The data relating to the social factors that including job satisfaction, feeling of social acceptability, suitable in come, the man's negative attitude towards violence, the mental health of the man and also the violence against the women, after collecting (gathering) questionnaire realized in the sample size of 383 people of the psychologists of Mazandaran in 1387, has been analyzed. Thus, the findings of this research that have been used on the basis of univariate regression statistical method, show that the social factors had negative and meaningful effect on the violence against the women. Infact, the mentioned social factors can explain about the changes in violence against the women. Meaning that, increasing each of these factors, raises the possibility of reducing the violence against the women.
خلاصه ماشینی:
داده های مربوط به عوامل اجتماعی که شامل رضایت شغلی، احساس مقبولیت اجتماعی، درآمد مناسب ، نگرش منفی مرد نسبت به خشونت ، سلامت روانی مرد و همچنین خشونت علیه زنان پس از جمع آوری پرسشنامه محقق ساخته در حجم نمونه ٣٨٣ نفر از روانشناسان استان مازندران در سال ١٣٩٧ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است .
بدین ترتیب ، یافته های تحقیق که براساس روش آماری رگرسیون تک متغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است ، نشان میدهد که عوامل اجتماعی اثر منفی و معنیداری بر روی خشونت علیه زنان داشته است .
1- Alhabib, Nur, & Jones 2- Flury et al.
نتایج گویای آن بود که ضریب آلفای کرونباخ در مورد شاخص خشونت علیه زنان (با ١٥ گویه ) ٠/٧٥، نگرش مرد نسبت به خشونت (با ٨ گویه ) ٠/٧٣، سلامت روانی مرد (با ٧ گویه ) ٠/٧٦، رضایت شغلی (با ٨ گویه ) ٠/٨٠، احساس مقبولیت اجتماعی (با ٦ گویه ) ٠/٧٩ و درآمد مناسب (با ٣ گویه ) ٠/٧٥ بوده است .
بعد از آن ، به ترتیب متغیرهای رضایت شغلی (٠/٥٠-)، احساس مقبولیت اجتماعی (٠/٤٢-)، نگرش مرد نسبت به خشونت (٠/٣٨-) و درآمد مناسب (٠/٣٠-) بیشترین تأثیر را بر خشونت علیه زنان داشته اند.
در تحقیق حاضر داده ها نشان دادند که هر چه مردان احساس قابل قبولی در اجتماع داشته و از رضایت شغلی و همین طور درآمد مناسب برخوردار باشند، نوع نگرش آن ها نسبت به خشونت علیه زنان تغییر کرده و همچنین ، تأثیر مثبتی بر سلامت روانی مرد گذاشته است .
WHO Multi-country Study on Women’s Health and Domestic Violence against Women.