چکیده:
زمینه و هدف: مبارزۀ هدفمند با مواد مخدر و جرایم سازمانیافته مواد مخدر در عرصههای درونی کشور و محیط امنیّت داخلی، نیازمند شناسایی الگویی در این حوزه است تا ضمن ارتقای امنیّت داخلی در حوزۀ انتظامبخشی، سیاستگذاری های مناسبی نیز اتخاذ و به مرحلۀ پیادهسازی گذارده شود.روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با بهکارگیری روش تحلیل مضمون انجام شد. مشارکتکنندگان شامل دوازده نفر از خبرگان مدیران حوزههای ماموریتی، انتظامی و دانشگاهی (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرماندهی انتظامی کل کشور، استادان دانشگاه عالی دفاع ملی دارای سالها تجربه در حوزههای سیاستگذاری و انتظام بخشی) بودند که با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدند. بهمنظور تحلیل دادههای از نرمافزار MAXQDA استفاده شد.یافتهها: ابعاد مؤثر در امنیّت داخلی در حوزۀ جرایم سازمانیافته مواد مخدری، در قالب سه بُعد «1- همکاریهای بین بخشی در حوزههای استقرار امنیّت داخلی، 2- تعامل و همکاری در خصوص انتظامبخشی در حوزههای مأموریتی و 3- تبادل اطلاعات در خصوص اقدامات مجرمانه جرایم باندی و سازمانیافته مواد مخدری» و نیز هفت مؤلفه مطرح میشوند.نتیجهگیری: نتایج نهایی تحقیق حاضر منجر به شناسایی و احصای عوامل مؤثر بر امنیّت داخلی با تأکید بر انتظامبخشی در حوزۀ مقابله با جرایم سازمانیافته مواد مخدری شد که توجه به این مضامین در زمینه وضع قوانین مقابلهای و همکاریهای مؤثر در خصوص انتظامبخشی در حوزۀ مقابله با جرایم سازمانیافته مواد مخدری موثر می باشد.
Background and aim: Targeted combat against drugs and organized drug crimes within the country's internal sphere and the domestic security environment requires the identification of a pattern in this area. This identification will not only enhance domestic security in the law enforcement domain but also facilitate appropriate policymaking and implementation.Methodology: This research was conducted using a qualitative approach and employed thematic analysis. The participants consisted of twelve experts from operational, law enforcement, and academic fields (Islamic Revolutionary Guard Corps, National Police Command, professors from National Defense University with years of experience in policy-making and law enforcement). They were selected through snowball sampling. MAXQDA software was used for data analysis.Results: The dimensions influencing domestic security in the field of organized drug crimes are presented in three dimensions: 1) Interagency collaborations in the establishment of domestic security, 2) Interaction and cooperation in law enforcement mission areas, and 3) Exchange of information regarding criminal activities of drug trafficking gangs and organized drug crimes, along with seven identified components.Conclusion: The final results of this research led to the identification and enumeration of factors that affect domestic security, with an emphasis on law enforcement in combating organized drug crimes. Attention to these aspects is effective in formulating counteractive laws and fostering effective cooperation in the realm of law enforcement against organized drug crimes
خلاصه ماشینی:
مقاله پژوهشي فصلنامه علمي پژوهش هاي مديريت انتظامي سال هجدهم ، شماره اول ، بهار ١٤٠٢ صص ٢٤٤-٢١٧ الگوي ارتقاي امنيت داخلي با تأکيد بر انتظام بخشي و مقابله با جرايم سازمان يافته مواد مخدر 1 مهدي جواهري تاريخ دريافت : ٠٤/ ١٤٠١/٠٨ / تاريخ پذيرش : ١٤٠١/١٢/١٨ چکيده زمينه و هدف : مبارزة هدفمند با مواد مخدر و جرايم سازمان يافتـه مـواد مخـدر در عرصـه هـاي درونـي کشـور و محيط امنيت داخلي، نيازمند شناسايي الگويي در اين حوزه است تا ضمن ارتقاي امنيـت داخلـي در حـوزة انتظـام - بخشي، سياست گذاري هاي مناسبي نيز اتخاذ و به مرحلۀ پياده سازي گذارده شود.
الگوي ارتقاي امنيت داخلي با تأکيد بر انتظام بخشـي و مقابلـه بـا جـرايم سـازمان يافتـه مـواد مخدر، فصلنامه پژوهش هاي مديريت انتظامي ١٨ (١)، صص ٢٤٤- ٢١٧ https://doi.
در ايـن زمينـه بـه برخـي از نکـات حـائز اهميـت (ايجـابي و سـلبي) ميتوان پرداخت : ١- از فرايند اطلاعات محوري ٢ در پليس و ساير دستگاه هـاي مقابلـه اي براي دستيابي به اهداف مأموريتي ترسيمي در حوزة انتظام بخشـي امنيـت داخلـي کمـک گرفت ؛ ٢- استفاده از الگوي پيشنهادي با توجه به تمامي ابعـاد و مؤلفـه هـا بـه نـوعي کـه ايجاد هم افزايي کند و منجر بـه تقسـيم کـار منطقـي در حـوزة امنيـت داخلـي شـود؛ ٣- بهره گيري از الگوي واحـد از هرگونـه مـوازيکـاري در حـوزة انتظـام بخشـي مـيتوانـد جلوگيري کند؛ ٤- نداشتن الگو موجب هدررفت منابع و امکانات در حوزة انتظام بخشي امنيت داخلي ميشود و دستگاه ها و سازمان هاي متولي را با مشـکلات عديـده اي مواجـه مينمايد؛ ٥- نداشتن الگو به مثابه سياست گذاري ناقص در حوزة امنيت داخلي منجـر بـه 1 1.