چکیده:
از جمله مدارس مهم در تاریخ تفسیر امامیه، مدرسه تفسیری اصفهان است که از تأثیرگذارترین مدارس تفسیری در تاریخ تفسیر محسوب شده و شناخت روشهای تفسیری آن از اهمیّت بسزایی برخوردار است. نیل به تفسیر صحیح آیات قرآن در گرو شناخت روشهای تفسیری مفسران بوده که بر اساس این شناخت درکی صحیح از درستی و نادرستی برداشتهای قرآنی مفسر به دست میآید. در این نوشتار به روش توصیفی-تحلیلی و با مطالعه دقیق روشهای تفسیری تفاسیر اصفهانی، روشهای مواجهه مفسران این دیار با روایات به دست آمده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استفاده از روایات تبیینی جهت بیان معنا و مصداق، روایات مؤید معنای لغوی و مؤید مطلب و برداشت شخص مفسر، روایات فضائل سور و شأن نزول آیات، روایات همسو با دلالت قرآن، روایات مبین تأویل آیات، ترجیح معنای روایی بر دیگر اقوال، جمع بین روایات بیان مصداق، تعامل با روایات همگون یا ناهمگون جهت بیان مصداق و جری و تطبیق و یا جهت رفع اجمال آیه و یا به دلیل برون رفت از تعارض ظاهری روایت با حمل بر مراتب مختلف در مواجهه با روایات تفسیری مفسران در مدرسه تفسیری اصفهان دیده میشود.
One of the important schools in the history of Imamiya interpretation is the School of Interpretation in Isfahan, which is considered one of the most influential schools in the history of interpretation, and understanding its interpretive methods is of great importance. The achievement of a correct interpretation of the Quranic verses depends on the recognition of the interpretative methods used by the interpreters. In this article, through a descriptive-analytical method and a careful study of the interpretative methods used by the interpreters of Isfahan, the methods used by these interpreters for dealing with narratives have been explored. The results of the research indicate that the interpreters in the School of Interpretation in Isfahan use various methods for explaining and illustrating the meaning of the verses, including explanatory narratives, narratives supporting the literal meaning, narratives supporting the intended meaning and the interpreter's interpretation, narratives about the virtues and status of the surahs, narratives that are consistent with the Quranic implications, narratives that reveal the interpretation of the verses, preference for a narrative meaning over other opinions, combining narratives to illustrate the intended meaning, and reconciling or disregarding conflicting narratives due to differences in their levels.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحقيق حاکي از آن است که استفاده از روايات تبييني جهت بيان معنا و مصداق ، روايات مؤيد معناي لغوي و مؤيد مطلب و برداشت شخص مفسر، روايات فضائل سور و شأن نزول آيات ، روايات همسو با دلالت قرآن ، روايات مبين تأويل آيات ، ترجيح معناي روايي بر ديگر اقوال ، جمع بين روايات بيان مصداق ، تعامل با روايات همگون يا ناهمگون جهت بيان مصداق و جري و تطبيق و يا جهت رفع اجمال آيه و يا به دليل برون رفت از تعارض ظاهري روايت با حمل بر مراتب مختلف در مواجهه با روايات تفسيري مفسران در مدرسه تفسيري اصفهان ديده ميشود.
(راغب اصفهاني، ١٤٠٥ق : ١١٨) ملاصدرا در بيان معناي «رب ّ» در سوره توحيد آورده است : کلمه «رب ّ» به معناي سرور و مالک است ؛ چنان چه حضرت رسول به شخصي فرمود: شما صاحب و مالک گوسفنداني يا شتران ؟ (شيرازي، ١٣٦٦، ١: ٧٨) نمونه هاي فراواني از از روايات تبييني در تفسير منهج الصادقين وجود دارد؛ به عنوان مثال در ذيل آيه ٤ از سوره مزمل : «ورّتل القرآن ترتيلًا» به احاديثي در بيان معناي ترتيل پرداخته اند.
ک: راغب اصفهاني، ١٤٠٥: ١٣٤) نمونه اين دست روايات را در تفسير منهج الصادقين ميتوان در آيه ١٧ سوره هود: «و يتلوه شاهدٌ منه » ديد که پس از بيان پنچ مصداق براي «شاهد» آن را طبق روايات فريقين بر وجود مبارک علي بن ابي طالب (عليه السّلام ) که مصداق اتم و اکمل آيه است ، تطبيق داده است .