چکیده:
پرسش از امکان ارزش صدقوکذب در گزارههای اخلاقی، مبتنی بر نوع پاسخ به آن، بحث شناختگرایی و ناشناختگرایی را در فلسفۀ اخلاق بنا مینهد. ریچارد مروین هیر، بهعنوان یکی از طرفداران ناشناختگرایی، با طرح نظریۀ توصیهگرایی، ازسویی امکان ارزش صدقوکذب گزارههای اخلاقی را نفی میکند و ازسوی دیگر، شروط چهارگانهای را برای اخلاقیبودن گزارهها برمیشمرد که عبارتاند از: توصیهایبودن، ساختار منطقی داشتن، تعمیمپذیری و دارای اصول بودن. درمقابل، شناختگرایان که طی چند دهه به نقد این دیدگاه پرداختهاند، با استفاده از مسئلۀ مفاهیم قوی اخلاقی که آنها را تأثیرپذیر از جهان میدانند، میکوشند توصیهگرایی هیر را با چالش روبهرو کنند. نگارندگان ضمن تردید در مسئلۀ مفاهیم قوی اخلاقی بهعنوان نقدی بر توصیهگرایی، آن را تمایل به نوعی نسبیتگرایی میپندارند که خود مورد تشکیک است. علاوهبراین، نگارندگان بر این باورند که نظریۀ هیر با اشکالاتی مهم مواجه است که امکان تبدیل بیوجه جملات خبری به توصیهای و جامعومانعنبودن شروط پیشنهادی او برای اخلاقیبودن گزارهها، از زمرۀ آنها محسوب میشود.
The question of the possibility of the value of truth and falsehood about moral propositions, based on the type of answer to it, builds the discussion of cognitivism and non-cognitivism in the philosophy of ethics. As a proponent of non-cognitivism, Richard Mervyn Hare, by proposing the theory of prescriptivism, on the one hand denies the value of the truth and falsity of moral propositions, and on the other hand, enumerates four conditions for the morality of propositions, which are: prescriptivism, rationality, generalizability and principles. In contrast, cognitivists who have criticized this view for decades try to challenge Hare's prescriptivism by using the problem of thick moral concepts that make them feel influenced by the world. While skeptical of the issue of thick moral concepts as a critique of prescriptivism, the authors considers it a tendency towards a kind of relativism that is itself questionable. In addition, the authors believe that Hare's theory has important Difficulties, such as the possibility of unnecessarily turning predicative propositions into a comprehensive and prescriptive one, And the comprehensiveness and non-obstruction of his proposed conditions for the morality of propositions are among them.
خلاصه ماشینی:
ریچارد مروین هیر، بهعنوان یکی از طرفداران ناشناختگرایی، با طرح نظریۀ توصیهگرایی، ازسویی امکان ارزش صدقوکذب گزارههای اخلاقی را نفی میکند و ازسوی دیگر، شروط چهارگانهای را برای اخلاقیبودن گزارهها برمیشمرد که عبارتاند از: توصیهایبودن، ساختار منطقی داشتن، تعمیمپذیری و دارای اصول بودن.
علاوهبراین، نگارندگان بر این باورند که نظریۀ هیر با اشکالاتی مهم مواجه است که امکان تبدیل بیوجه جملات خبری به توصیهای و جامعومانعنبودن شروط پیشنهادی او برای اخلاقیبودن گزارهها، از زمرۀ آنها محسوب میشود.
اینکه خوردن گوشت باعث آزار حیوانات میشود یا درست است یا نادرست (Lacewing, wd, 1-2)؛ بنابراین، این ادعا میتواند صادق یا کاذب باشد؛ پس به عالم خارج مربوط میشود و این همان رئالیسم است؛ زیرا چیزی که قابل صدقوکذب باشد، یعنی امری واقعی است و ازاینرو، در این دیدگاه بین واقعیت و ارزش ارتباط وجود دارد.
اما هیر بر این باور است که احکام اخلاقی دارای دو نوع مؤلفه یا عنصر است (Pojman, 2012: 215): عنصر توصیفی: که شامل حقایقی دربارۀ یک عمل خاص است؛ مانند «نیکوکاری در حد اعلای لذت است»؛ عنصر توصیهای: که هدایت و سفارش میکند که دیگران نگرش ارزشی ما را بپذیرند.
تعمیمپذیری بهعنوان شرط کافی اگر یک اصل در سرتاسر عالم به کار میرود،پس باید اخلاقی باشد بهعبارت دیگر، براساس دیدگاه هیر، چنین استنباط میشود که وی برای توجیه احکام اخلاقی، راه استقرای فرضی را مییابد؛ بهاینمعنی که او بر این باور است که احکام اخلاقی موجّه است، اگر نتایج آنها قابلپذیرش باقی بماند، زمانی که حکم کلیت مییابد.