چکیده:
فن آوری به سبب اهمیت وجایگاهش قدمتی به دارازای حیات بشری دارد، تقسیم بندی ادوار تمدنی به عصر حجر، فلز، انقلاب صنعتی تا حدی چنین اهمیت وضرورتی را آشکار می سازد. با اینهمه، در پی تحولات اروپا در عصر جدید به تدریج روشهای کسب علم وفن آوری دچار تحولات اساسی گردید. این مهم، گذشته از برتری بخشیدن غرب در زمینههای رفاهی، موقعیت اقتصادی، وضعیت نظامی وغیره بهره گیری از فنآوری ها ومصنوعات نوین را تدریجا برای جوامع دیگر به ضرورتی اجتناب ناپذیر مبدل ساخت. نکته مهم در جوامع سنتی از جمله ایران آنکه بهره گیری از فن آوری های نو یک انتقال ساده نبوده، بلکه به سبب تاثیراتش بر بنیادهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی وغیره با چالش های اساسی مواجه گردیده است. بر این اساس، پژوهش پیش رو می کوشد با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی وکاربست نظریات ومفاهیم گیرت هافستد در زمینه تفاوت های فرهنگی جوامع، نقش آنها را در زمینه انتقال فن آوری در ایران واکاوی نماید.
Technology, due to its importance and position, has a long history in human life. The division of civilizational periods into the Stone Age, metal, and industrial revolution reveals to some extent such importance and necessity. However, following the developments in Europe in the new era, the methods of acquiring science and technology gradually underwent fundamental changes. This, in addition to making the West superior in terms of welfare, economic status, military status, etc., gradually made the use of new technologies and products an inevitable necessity for other societies. The important point in traditional societies, including Iran, is that the use of new technologies is not a simple transfer, but because of its effects on political, cultural, social and other foundations, it has faced major challenges. Accordingly, the present study tries to investigate their role in the transfer of technology in Iran with descriptive-analytical method, using Geert Hofstede's theories and concepts in the field of cultural differences of societies.
خلاصه ماشینی:
نکته مهم در جوامع سنتی از جمله ایران آنکه بهره گیری از فن آوری های نو یک انتقال ساده نبوده ، بلکه بـه سـبب تـاثیراتش بـر بنیادهای سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی وغیره با چالش های اساسی مواجه گردیده است .
p,١٩٩٧,Johnson et al) اهمیت بحث انتقال فن آوری وهمسو شدن با پیشرفت های جهانی ازیکسـو، جایگـاه مهـم تجربیات تاریخی در این زمینه ازسوی دیگر باعث شده ، تا این پژوهش تـلاش نمایـد عوامـل فرهنگی موثر برانتقال فن آوری در ایران را براساس چارچوب های فرهنگـی گیـرت هافسـتد محقق واستاد برجسته مردم شناسی سازمانی مدیریت بین الملـل بررسـی نمایـد.
در زمینه انتقال فن آوری به ایران پژوهش های متعددی صورت گرفته از جمله مهدی زاده و همکاران (١٣٨٩) در مقاله ای تحت عنوان شناسایی عوامل موثر بر انتقال فن آوری بیشتر بـر مواردی چون سرمایه گذاری ونقش دولت وکسب اطلاعات دقیق از فن آوری هـای خـارجی تاکید کرده اند.
درعصر پهلوی روند شتابان انتقال فن آوری اگر چه ضروری می نمود ونتایج مثبتی داشت ، اما با چندمسئله اساسی مواجه بود: یکی بحث توسعه نامتوازن بود یعنی برغم شکل گیری نظام بوروکراتیک جدید ونهادهایی چون مجلس نظام قضایی اما اینهـا بـه مـردم سـالاری وکـاهش فاصله قدرت منجر نگرید، چرا که این نهادها به عنوان ابزاری برای قدرت شاه به حساب آمـد که منویات اورابه صورت سلسله مراتب اجرا می کرد.
در زمینه تفاوت های فرهنگی و اثرات آنها در انتقال فـن آوری بـه ایـران بـر اسـاس دیـدگاه هافسـتد در درجـه اول بحـث فاصـله قـدرت مطرح می شود که ریشه در ساختار سیاسی فرهنگ های مختلف دارد.