چکیده:
بینظمی در وضعیت بارندگیها، خشکسالیها و بیابانزایی در مناطق مختلف کره خاکی در ارتباط با تغییرات اقلیمی می باشد. از آنجایی که پدیده بیابانزایی به عنوان یکی از بارزترین وجوه تخریب منابع طبیعی در جهان مطرح شده است، در این پژوهش بررسی تغییرات فضایی- زمانی وضعیت بیابانزایی حوضه گاوخونی در طی 6 دهه از سال 1961 تا 2020 با بهرهگیری از معیار اقلیمی مدل تعیین شدت بیابانزایی IMDPA تعیین شد. با توجه به نتایج این تحقیق مشخص گردید که دهه اول با میانگین 3.17 شدیدترین و دهه چهارم با 2.22 کمترین شدت بیابانزایی را تجربه نموده و دهه آخر نیز با نمره 2.36 در کلاس بیابانزایی متوسط قرار دارد. یافتههای این تحقیق نشان دادند که اگرچه روند تغییرپذیری بیابانزایی بر مبنای میانگین دهه ای در حال کاهش می باشد، اما واقعیت منطقه گویای این است که در دو دهه اخیر بیشینه مساحت حوضه در کلاس بیابانزایی شدید قرار داشته که این هشداری در خصوص آسیب پذیری حوضه نسبت به پدیده بیابانزایی می باشد. از خروجیهای این تحقیق مشخص شد که از میان 3 شاخص معیار اقلیمی، بیشترین امتیاز با میانگین کلی 3.6 در خصوص شاخص ترانسو تجربه شده و سایر شاخصها در رتبههای بعدی قرار دارند. با توجه به نقشه پهنه بندی شدت بیابانزایی حوضه گاوخونی آشکار گردید که نواحی مرکزی و شرقی از ریسک بالاتر و نواحی شمال غربی و جنوب شرقی ریسک کمتری داشته اند. در این تحقیق به منظور اعتبارسنجی مدل اقلیمی از شاخص NDVI استفاده گردید. تغییرپذیری این شاخص در طی زمان موید افزایش اراضی بایر و کاهش مساحت نواحی آبی و پوشش گیاهی می باشد. بنابراین می توان ملاحظه کرد که خروجیهای دو شاخص NDVI و معیار اقلیمی، یافتههای یکدیگر را تایید مینمایند. چنانچه نتایج سایر پژوهشهای پیشین نشان می دهند، پیامد گرمایش جهانی منجر به افزایش دما - تبخیر و کاهش بارش در نواحی خشک خواهد گردید. پس با توجه به قرارگیری حوضه گاوخونی در یک ناحیه خشک، انتظار پیامد تغییرات آب و هوایی بر تشدید این مخاطره طبیعی مسئله ای دور از ذهن نخواهد بود.
In the present study, the spatio-temporal changes of the desertification status of Gavkhoni Basin during 6 decades from 1961 to 2020 were determined by using the IMDPA desertification intensity model.According to the results of this research, it was determined that the first decade with an average score of 3.17, the fourth decade with a score of 2.22 and the last decade with a score of 2.36 are the highest, lowest and average intensity of desertification, respectively.Although the findings of this study showed that the trend of desertification variability based on the decade average is decreasing, but in the last two decades, the maximum area of the basin has been in the severe desertification class, which is a warning about the vulnerability of the basin to the phenomenon of desertification.From the results of this research, it was found that among the 3 indicators of climate criteria, the highest score (average 3.6) is related to Transo index and other indicators are in the next ranks.Desertification intensity zonation map of Gaukhoni basin showed that the central and eastern regions have higher risk and the northwestern and southeastern regions have lower risk. In this research, NDVI index was used to validate the climate model.The variability of this index over time indicates the increase of barren lands and the decrease of the area of water areas and vegetation.Therefore, it can be seen that the outputs of the NDVI index and the climate criterion confirm each other's findings. Although the results of other previous studies show that the consequences of global warming lead to an increase in temperature -evaporation and a decrease in precipitation in dry areas, however, with the location of the Gavkhoni basin in a dry area, the possibility of the impact of climate change on the aggravation of natural hazards will be significant.
خلاصه ماشینی:
از آنجایی که پدیده بیابانزایی به عنوان یکی از بارزترین وجوه تخریب منابع طبیعی در جهان مطرح شده است، در این پژوهش بررسی تغییرات فضایی- زمانی وضعیت بیابانزایی حوضه گاوخونی در طی 6 دهه از سال 1961 تا 2020 با بهرهگیری از معیار اقلیمی مدل تعیین شدت بیابانزایی IMDPA تعیین شد.
یافتههای این تحقیق نشان دادند که اگرچه روند تغییرپذیری بیابانزایی بر مبنای میانگین دهه ای در حال کاهش می باشد، اما واقعیت منطقه گویای این است که در دو دهه اخیر بیشینه مساحت حوضه در کلاس بیابانزایی شدید قرار داشته که این هشداری در خصوص آسیب پذیری حوضه نسبت به پدیده بیابانزایی می باشد.
نتایج این پژوهش که با توجه به میانگین هندسی چهار معیار اقلیم، خاک، فرسایش بادی و پوشش گیاهی به دست آمده است نشان داد که09/51 درصد از منطقه در کلاس بیابان زایی متوسط و 09/45 درصد آن در کلاس شدید قرار دارد و فرسایش بادی بیشترین تاثیر را در شدت بیابان زایی منطقه دارد.
دیلیمی و همکاران (1398) با مطالعه قابلیت بیابانزایی دشت دامغان با استفاده از معیارهای اقلیم و تغییرات کاربری اراضی از مدل IMDPA نشان دادند که براساس معیار اقلیم روندی ضعیف از بیابان زایی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد همچنین براساس تغییرات کاربری اراضی یافتههای حاصل از پژوهش افزایش اراضی بایر و کاهش پوشش گیاهی را نشان می دهد.
این مطالعه که با استفاده از چهار معیار از مدل مدالوس (اقلیم، پوشش گیاهی، آب، کاربری زمین)انجام گرفته بود به طور کلی نشان می داد که منطقه خمورد مطالعه در کلاس بیابان زایی متوسط قرار دارد.