چکیده:
در این مقاله سعی شده است با استفاده از نظریه «ساختیابی» گیدنز، زمینههای اجرای سیاست سرکوب ایلات و عشایر (با تأکید بر ایلات و عشایر لرستان) در قالب نظریه جامعهشناسانه گیدنز مورد بررسی و تبیین قرار گیرد. بر اساس نظریه «ساختیابی» گیدنز به نقش کارگزار (به عنوان نمونه موردی، رضاشاه) در بستر (نمونه موردی، جامعه ایلات و عشایر) و ارتباط دوسویه (متعامل یا متقابل) ساختار- کارگزار توجه میکند. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی بر مبنای روش شناختی جامعهشناسی- تاریخی به طرح این پرسش پرداخته که براساس نظریه ساختیابی گیدنز، خط مشی پهلوی اول در قبال ایلات و عشایر لرستان چگونه قابل ارزیابی و تحلیل است؟ رهیافت پژوهشی مقاله آن است که درباره عملکرد رضاشاه در قبال ایلات و عشایر لرستان، هیچ یک از نظریات مطرح شده- که در متن مقاله به آن پرداخته میشود- به تنهایی نمیتوانند بیانگر تمام واقعیت باشند و در تحلیل عملکرد وی، باید به رابطه میان ساختار- کارگزار و تعامل دوسویه آنها توجه کرد.
In this article using Gidden's "construction" theory, the grounds the policy of suppressing Ilots and Nomads (Batakid on Ilots and Nomads of Lorestan) investigated in the form of Gidden's sociological theory. Based on the "construction" theory, Giddens pays attention to the role of the agent (as a case example, Reza Shah) in the context (as a case example, the community of Ilat and Nomads) and the two-way relationship (interactive or reciprocal) between structure and agent. In a descriptive-analytical way, sociological-historical methodology, this research raised the question based on Giddens' theory of construction, how can the first Pahlavi's policy towards the tribes and nomads of Lorestan be evaluated?? The research approach of the article is that regarding Reza Shah's performance towards the Lorestan tribes and nomads, none of the proposed theories - which are discussed in the text - alone can express the whole reality his performance, we must consider the relationship. He paid attention to the structure-agent and their two-way interaction.
خلاصه ماشینی:
درآمدي بر عملکرد دولت کارگزار محور رضاشاه در قبال ساختار ايلي کشور براساس نظريه «ساخت يابي گيدنز» (مطالعه موردي ايلات و عشاير لرستان ) 1 امير فرحزادي 2 سيداحمد عقيلي چکيده در اين مقاله سعي شده است با استفاده از نظريه «ساخت يابي» گيدنز، زمينه هاي اجراي سياست سرکوب ايلات و عشاير (با تأکيد بر ايلات و عشاير لرستان ) در قالب نظريه جامعه شناسانه گيدنز مورد بررسي و تبيين قرار گيرد.
اين پژوهش به شيوه توصيفي- تحليلي بر مبناي روش شناختي جامعه شناسي- تاريخي به طرح اين پرسش پرداخته که براساس نظريه ساخت يابي گيدنز، خط مشي پهلوي اول در قبال ايلات و عشاير لرستان چگونه قابل ارزيابي و تحليل است ؟ رهيافت پژوهشي مقاله آن است که درباره عملکرد رضاشاه در قبال ايلات و عشاير لرستان ، هيچ يک از نظريات مطرح شده - که در متن مقاله به آن پرداخته ميشود- به تنهايي نميتوانند بيانگر تمام واقعيت باشند و در تحليل عملکرد وي، بايد به رابطه ميان ساختار- کارگزار و تعامل دوسويه آنها توجه کرد.
براين اساس ، نظريه ساخت يابي گيدنز، به عنوان نقطه اتکاء تحليل گزارش ها- تحليل هاي تاريخي اين مقاله در نظر گرفته شده و تلاش بر آن است تا با بهره گيري از مفهوم ساختار- کارگزار ؛ سياست رضاشاه در قبال ايلات و عشاير مورد بررسي قرار گيرد.