چکیده:
همواره نخبگان بشریت دغدغه توسعه دانش های خود را داشته اند در این میان، ادراک های فراحسی و موهبتی که با تقوی و ایمان الهی رابطه جدی دارد، می تواند معرفتبخش و واقعنما باشند. هدف: بررسی امکان علوم فراحسی موهبتی الهی و نقش انها در تعالی علوم انسانی می باشد. روش: این نوشتار خواهد کوشید با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی در پرتو نگرش استنتاجي از منابع دینی، به تبیین مفهوم، نقش و قابلیت های دانشهای موهبتی در باروری علوم انسانی بپردازد. يافته ها: بشر جدید با نفی بهره مندی دانش های انسانی از هرگونه اندیشه قدسی و متافیزیکی، در نظام شناختی خود در بحرانها و چالشهای عمیق و بنیادین همچون محدودیت ابزار شناختی، نگاه حداقلی، برای ابعاد زندگی انسان فرو رفته است. از سوی دیگر با عنایت به مبادي معرفت شناسی، هستي شناسي، انسان شناسي، اندیشه ایتایی الهی و با باور به فرونکاستن این اموزه ها در حد مسائل نمادین و همچنین امکان احاطة فراگیر آنها بر ساختار وجودي و نيازهاي حقيقي انسان، کمک به تدوين و ساختمند نمودن علوم ارزشمند انساني حداکثری، تاکید داشته است. نتیجه گیری: اندیشه های موهبتی، حاوی گزارههای، کاشف از احوال و واقعیت های انسان می باشد. نحو حضور این معارف در قلوب مستعد پاک، می تواند به صورت ایتایی و الهی، پدیدار گردد.
خلاصه ماشینی:
در قرن هفدهم افرادي همچون کپرنيک ، يوهانس کپلر، گاليله ، رابرت بويل ، تيکـو براهـه و فرانسيس بيکن بر چيدمان دستگاه شناسايي بشري صرفا براساس عناصر تجربه حسـي تاکيـد داشته اند (باربور، ١٣٦٢، ص ٢٧) پس از بيکن ، جان لاک تلاش هاي زيادي در ايـن راسـتا انجام داده است ، تا جايي که هـابز (١٥٨٨-١٦٧٩) بـدن انسـان را در حـد يـک ماشـين مـي شناسد در سده هاي اخير، فرويد دانش هاي فراحسـي را بـي معنـا، نـوعي روان رنجـوري و جدي ترين دشمن علم مي دانست (گلشـني، ١٣٨٧، ص ١٣٠ ) در ايـن راسـتا مـدعيان علـم ديني با رويکرد هاي مبتني بر نگاه فلسفي، تحليلي، تـاريخي و کـارکرد گرايانـه نـه تنهـا بـه امکان شناختهاي فراحسي و فرا روانشناسي اذعان داشته اند بلکه کوشيده اند به ساخت يابي دانشهاي اين چنيني تاکيد داشته باشند.
از انجايي که ساختارهاي شناختاري تجربي، دچار اسـيب هـاي جـدي مـي باشـد، اينک اين سؤال به روشني مطرح مي شود که در نگاه اسلامي اين گونه ادراکـات فراحسـي و فرا روانشناسي چگونه است ؟ آيا مي توان طبق روايات بر امکان و وقوع ادراکات انها مهر تأييد زد؟ يا حتي با آنها به مقابله برخاست ؟يا در خصوص آنها سکوت اختيـار نمـود؟ ايـن نوشتار بدنبال پاسخ به سؤالات در پرتـو تحليـل و بررسـي اهميـت و ضـرورت دانـش هـاي انقذافي و موهبتي الهي در توسعه و تعميق علـوم انسـاني از منظـر روايـات اسـلامي و تجربـه هاي صورت گرفته در جامعه اسلامي، مي باشد که مي توان فارغ از تعصب با بذل توجه بـه علوم انقذافي الهي قدمي براي درافکندن طرحي نو در اين عرصه برداشت .