چکیده:
آمارتیاسن در حوزه توسعه به آزادیهای پنجگانه (سیاسی، اقتصادی ، فرصتهای اجتماعی ، تضمین شفافیت و نظام حمایتی) اشاره می کند. با توجه به تاکید احمدی نژاد به برقراری عدالت ، بررسی فرایند توسعه حمایتی دولت وی از دیدگاه سن ، موضوع اصلی مقاله می باشد. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که روند توسعه حمایتی از رویکرد سن در دولت احمدی نژاد چگونه بوده ؟ فرضیه بیانگر آن است که گرچه سیاستهای حمایتی مانند سهام عدالت ، مسکن مهر و هدفمندی یارانه ها در دولت احمدی نژاد شروع شد ، ولی مبتنی بر سعی و خطا بود و در نهایت به رشد نقدینگی و تورم انجامید. نتایج پژوهش نشان می دهد که توسعه حمایتی در دولت احمدی نژاد بر اساس رویکرد مورد نظر سن یعنی رفاه اجتماعی تحقق نیافته است. مقاله پیش رو با روش تاریخی،تحلیلی مبتنی برگردآوری کتابخانه ای داده ها به موضوع پرداخته است.
Amartya Sen sets to fivefold freedoms Political, Economic Facilities,Social Opportunities,Transparency Garantees and Protective Security in development. Due to the Ahmadinejad emphasises to establishing justice in the society, The main issue of the article is Protective Security development based on Amartya Sen approach.The bilateral view of active citizenship and critique of neutral state has put the research in Communitarianism method.Reply to the question how was Protective Security development trend in Iran from the perspective of Amartya Sen in Ahmadinejad administrstion? The hypothesis presents although Protective policies such as Sahame-Edalat, Maskane -Mehr and Hadafmndi -Yaraneha started in Ahmadinejad administrstion but were based on trial and error and ultimated to inflation. Consequently Protective development in Ahmadinejad administrstion was not based on Amartya Sen approach that is. social welfare . . This article has analyzed the subject by historical and analytical method.
خلاصه ماشینی:
com مقدمه نگاهي به دولت هاي روي کارآمده از ابتداي انقلاب اسلامي ايران تاکنون ، بيانگرآن است که روند توسعه بر اساس رويکرد سن در کشور بصورت آونگي و در يک مسير رفت و برگشت بوده ، به طوري که تاکيد بر تسهيلات و امکانات اقتصادي در دولت هاشمي( سازندگي)،آزاديهاي سياسي وتضمين شفافيت دردولت خاتمي( اصلاحات )،عدالت و توسعه حمايتي در دولت احمدي نژاد (عدالت محور) و تضمين شفافيت و فرصتهاي اجتماعي در دولت روحاني (اعتدال و توسعه ) هر يک با نگاهي تک بعدي و تقليل گرا به توسعه پرداخته اند.
پژوهش حاضر سياستهاي حمايتي و شعار عدالت طلبي احمدي نژاد را به عنوان عامل اقبال و حلقه پيوند ميان دولت و جامعه دانسته ، به طوري که طي سال هاي ١٣٨٤ تا ١٣٩٢ با در پيش گرفتن اقدامات حمايتي مانند توزيع سهام عدالت و مسکن مهر در چهار سال اول و هدفمندي يارانه ها در دوره دوم رياست جمهوري در مقايسه با دو دولت قبلي، در قالب دولتي مداخله گرتر عمل کرد.
آنچه که به عنوان نتيجه پژوهش مي توان بيان کرد عبارت از آن است که به رغم تاکيد دولت احمدي نژاد بر عدالت و توسعه حمايتي از اقشار محروم جامعه ، با تمرکز بر ارزشها و آرمانهاي انقلابي، اجراي آن با شتاب زدگي و نارسايي هاي ساختاري زيادي همراه بوده ، به طوري که قادر به تحقق قابليتها و توسعه حمايتي بر اساس رويکرد آمارتياسن نشد.