چکیده:
ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﻫﺮ ﮐﺸﻮری ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺘﻌﺪدی اﺳﺖ. ده ﻫﺎ و ﺣﺘﯽ ﺻﺪﻫﺎ ﻋﺎﻣﻞ اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، اﻗﺘﺼﺎدی، ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﺗﺎرﯾﺨﯽ و ﺗﮑﻨﯿﮑﯽ در ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺣﺪود آن دﺧﺎﻟﺖ ﻣﺠﺮد ﯾﺎ ﻣﺘﻘﺎﺑـﻞ دارﻧـﺪ. اﻣﺎ اﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺘﻌﺪد زﯾﺮ ﭼﺘﺮ ﯾﮏ اﯾﺪه ﻣﺮﮐﺰی ﺳﺎﻣﺎن ﻣﯽ ﯾﺎﺑﻨﺪ. راﻫﺒﺮد اﺻﻠﯽ در ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ از درون آن اﯾﺪه ﻣﺮﮐﺰی اﻧﺘﻈﺎم ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ. در ﺟﻤﻬﻮری اﺳـﻼﻣﯽ اﯾـﺮان ﺑـﻪ واﺳـﻄﻪ ﺣـﺎﮐﻢ ﺑـﻮدن اﺳـﻼم و ﺑﺮﻗﺮاری ﻧﻈﺎم وﻻﯾﺖ ﻓﻘﯿﻪ، راﻫﺒﺮد اﺻﻠﯽ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ از اﯾﺪه ﻣﺮﮐﺰی اﺳﻼﻣﯽ از ﻣﻨﻈﺮ وﻟﯽ ﻓﻘﯿﻪ ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿـﺮ اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﺷﻮد ﺑﺎ ﺑﻬﺮه ﮔﯿﺮی از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﭘﺎراداﯾﻤﯽ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺳﺆ ال ﭘﺎﺳﺦ دﻫﯿﻢ:» در دوره ﮐﻨﻮﻧﯽ، ﺑﺎﯾﺪﻫﺎی ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ اﯾﺮ ان در ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن از ﻣﻨﻈﺮ ﻣﻘﺎم ﻣﻌﻈـﻢ رﻫﺒـﺮی ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ؟«ﺑﺮرﺳﯽ ﻫﺎی اوﻟﯿﻪ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﻘـﺎم ﻣﻌﻈـﻢ رﻫﺒـﺮی ﮐـﻪ ﻣﺴـﺌﻮل اﺻـﻠﯽ دوﻟـﺖ اﺳﻼﻣﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﺎ ﺑﻬﺮه ﮔﯿﺮی از اﺻﻮل ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ دوﻟﺖ اﺳـﻼﻣﯽ ﺑﺎﯾـﺪﻫﺎﯾﯽ را در ﻋﺮ ﺻـﻪ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮای دوﻟﺖ ﺳﯿﺰدﻫﻢ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﺮده اﻧﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﺑﺎﯾﺪﻫﺎ ﺣﻮل ﻣﺤﻮر» اﺻﻞ ﻣﺼﻠﺤﺖ «ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ.
The foreign policy of any country is derived from several factors. Dozens
and even hundreds of social, cultural, economic, political, historical, and
technical factors are involved in determining its boundaries, individually or
mutually. But these multiple factors are organized under the umbrella of a
central idea and the main strategy in different categories is organized from
within that central idea. In the Islamic Republic of Iran, due to the rule of
Islam and the establishment of the Velayat-e-Faqih system, the main strategy
is derived from the central Islamic idea from the point of view of the Valiye-
Faqih of the present age. In this research, using the paradigm analysis
method, we try to answer the question that in the current period, what are the
mandatories of Iran's foreign policy in various categories from the
perspective of the Supreme Leader? Preliminary investigations show that the
Supreme Leader, who is the main responsible of the Islamic State, using the
principles of the Islamic State's foreign policy, has determined mandatories
in various supplies for the 13th government, which revolves around the
principle of benefit.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس، آیه نفی سبیل بهعنوان اساس روابط خارجی دولت اسلامی مطرح میشود و حتی به قول برخی از پژوهشگران، بر سایر آیات نیز حاکم است.
آیتالله خامنهای در آخرین دیدار خود با مسئولان وزارت امور خارجه در 30 اردیبهشت 1402، بایدهای سیاست خارجی دولت سیزدهم را در سه اصل عزت، حکمت و مصلحت تبیین کردند که در ادامه، به تحلیل آن خواهیم پرداخت.
در اینجا مقام معظم رهبری به دستگاه دیپلماسی توصیه صریح میکنند که در چارچوب اصل عزت ـ که ریشه در مبانی هستیشناختی اسلامی دارد ـ نباید برای کسب منافع ملی نگاه و فکر غربی داشت و تعریف یا تمجید دیگری از خود یا موافقت قدرتها را نشان موفقیت خود دانست؛ کمااینکه در دولتهای قبلی برخی مسئولان در آرزوی دیدار با مسئول یک کشور غربی بودند و گرفتن عکس یادگاری با مقام کشور غربی را نشانی از موفقیت خودشان میدانستند.
4. توجه به نیروی انسانی کارآمد در راستای اصل حکمت: مسئله «کیفیت و کمیّت نیروی انسانی در وزارت امور خارجه و جذب عناصر کارآمد و قابل اعتماد» بایدِ دیگری بود که رهبر انقلاب برای دولت سیزدهم مطرح کردند: «وزارت امور خارجه باید نیروهایی جذب کند که عمیقاً و از بُن دندان به مبانی فکری و سیاسی انقلاب و جمهوری اسلامی باور داشته باشند و با انگیزه کافی و ارادهای قوی و تحرک و فعالیت در مقابل طوفانهای فکری و تبلیغاتی بیگانگان بایستند و خم نشوند» (https://farsi.
در آغاز دولت سیزدهم نیز ایشان تصریح کردند سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ساخته این و آن نیست، بلکه مبتنی بر اصول مستحکم قانون اساسی است.