چکیده:
هدف از انجام پژوهش بررسی چگونگی ارتقاء جهانی چین در نظام بینالملل است. روش تحقیق بهصورت
توصیفی و تحلیلی میباشد بنابراین سوالات پژوهش ازاینقرار است: جایگاه جهانی چین در نظام بینالملل
چگونه است؟ موانع و ضعفهای چین در جهت مطرحشدن بهعنوان یک قطب قدرت در نظام جهانی کدام
هستند؟ چین با شروع روندتنش زدایی با دنیای غرب در دوران جنگ سردء کوشید از انقلاب دانش و فناوری در
جهان استفاده کند. و توانست در نظام بینالملل جایگاه خود را ارتقاء دهد.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد ایالات متحده آمریکا به عنوان قدرت برتر جهانی»
سلطهی یکجانبهای در جهان برقرار کرد. طبیعی است در نظم جهانی جدید که ساختار قدرت جهانی تغییر
کرده است» شرایط جدیدی ازنظر متغیرهای امنیتی و ایدئولوژیکی برای دولتها (بهعنوان مهمترین اعضای
جامعهی بینالمللی) ایجاد گردد. در این شرایط چین» یکی از دولتهایی است که متاثر از نظم جهانی تک
قطبی راهبرد کلان جدیدی برای تامین امنیت و منافع ملی در پیش میگیرد. راهبرد امنیی چین در این شرایط
مبتنی بر چند جانبه گرایی و مقابله با یک جانبهگرایی ایالاتمتحده با استفاده ازشیوههای مسالمت آمیز نظیر
استفاده از راههای دیپلماتیک» استفاده از سازمانهای بینالمللی» اتحاد و اتتلاف با دیگران و توسعه قابلیتهای
نظامی و اقتصادی بوده آست
خلاصه ماشینی:
اين کشـور بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي همچنان تحت اداره رژيم کمونيستي است ، البته لازم بـه ذکـر اسـت کـه کمونيسم چيني با کمونيسم اتحاد شووري سـابق تفـاوت -هـاي زيـادي دارد، بنـابراين بعـد از فروپاشـي اتحـاد شوروي ، اين کشور نه تنها دچار بيثباتي و ناآرامي نشد بلکه شرايط جديد جهـاني فضـاي مناسـبتري بـراي ادامـه رشد و پيشرفت چين مهيا نمود.
چين با توجه به اين نکته که نفـوذ کنـوني ايـالات متحـده از نظـر اقتصـادي و سياسـي در بسـياري از کشـورها، گروه بنديها و سازمان هاي بين المللي همچنان تعيين کننده خواهد بود؛ روابط بي-تنش ، باثبات و واقع گرايانـه بـا آمريکا براي تأمين پيش نيازهاي اقتصادي و سياسي اصلاحات وارتقاي منزلتش در جهان برقرار ساخته اسـت .
سليمان پور (١٣٩٣) آمريکا و چين و چشم انداز نظام بين الملل انجام دادند آنها توسعه اقتصادي و قـدرت يـابي چين و آغاز فرايند ترجمه قدرت اقتصادي اين کشور به موقعيت و نفوذ سياسي در نظام بين الملل متغير، سـيال و انتقالي معاصر از رخدادها و پديده هاي شاخص دوره پساجنگ سرد بـه شـمار مـي رود.
ترديدي نيست که اهميت مناسبات چين و آمريکا و به ويژه نقش ايـن دو کشـور در نظام بين الملل دوره انتقالي و پيامدهاي آن بر باز توزيـع قـدرت ، نقـش و جايگـاه بـازيگران اقتصـاد و سياسـت جهاني ، پرسش مهم مناظره هاي بين المللي جاري را تشکيل مي دهد.
با عنايت به اهميت قدرت يابي چين در سياست بين الملل نظريه هاي ارائه شده در اين باب را بـه دو دسـته کلي مي توان تقسيم کرد: نظرياتي که برمسالمت آميز بودن ظهور چين و تداوم ثبات در روابط ان با ايالات متحده بـه عنوان هژمـون تاکيـد دارد.