چکیده:
ادراک زمان توسط انسان به عنوان یک واقعیت خارجی و نه موهوم، همواره یکی از مسائل چالشبرانگیز در علوم فلسفه، کلام، روانشناسی ادراکات، علوم اعصابشناختی، فیزیک نظری، عرفان و غیره بوده است. در این پژوهش هدف ما بررسی ادراک زمان بر مبنای نفسشناسی ملاصدراست. هستیشناسی زمان با توجه به مبانی صدرایی، نگرش نویی را به این امر پایهگذاری میکند که معرفتشناسی و ادراک زمان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد؛ درنتیجه ادراک زمان، امری مشکک و دارای مرتبه محسوب میگردد. ادراک زمان توسط نفس در مسیر صیرورتی که دارد، امری دارای مراتب است که در اوایل بیشتر تحت تأثیر قوای جسمانی و در ادامه تحت تأثیر قوای مثالی و باقی قوای ادراکی او قرار میگیرد. این امر تحت تأثیر یکی از مبانی دیگر نفسشناسی حکمت متعالیه که در اصطلاح با عنوان «النفس جسمانیةالحدوث روحانیةالبقاء» شناخته میشود، به دست میآید؛ همچنین نفوس بر اثر صیرورت وجودی و حرکت جوهری، با یکدیگر تفاوت نوعی پیدا میکنند و به تبع آن، ادراک زمان میان نفوس نیز تفاوت نوعی دارد.
knowledge of time by humans as an external reality and not an illusion has always been one of the challenging issues in philosophy, theology, psychology of perceptions, neuroscience, theoretical physics, mysticism, etc. In this research, it has been intended to investigate the knowledge of time based on the philosophical psychology of Mulla Sadr. The ontology of time, according to Sadra's principles, establishes a new attitude to this matter, which also affects the epistemology and knowledge of time. As a result, the knowledge of time is considered as being mushakkik gradational. The knowledge of time by the soul in its path of becoming is a matter of gradation, which is initially influenced by the physical powers and then by the imaginary powers and the rest of his perceptive powers. This is achieved under the influence of one of the other foundations of the psychology of hikmat mutaaliyah, which is known in the term as "the soul is corporeal in its occurrence and incorporeal in its survival"; Also, due to existential transformation and substantial movement, souls find some kind of difference with each other, and accordingly, people`s knowledge of time also would have some kind of difference
خلاصه ماشینی:
(ملاصدرا، ١٣٦٨: ٣/ ٢٦٧) با مراتب مختلف نفس چگونه است ؟ از طرف ديگر آياتي از قرآن کريم نيز به ادراک زمان اشاره دارند که با معنـاي زمان معمول در عالم طبيعت نميتوان آنهـا را تفسـير کـرد؛ بـه همـين دليـل در تفاسير، اصطلاح زمان آفاقي و زمان انفسي براي آنها استفاده و تعريف مـيگـردد که ميتـوان بـا درنظرگـرفتن مبـاني صـدرايي در شـناخت حقيقـت زمـان ، ايـن اصطلاحات و معاني را به صورت دقيق تر بررسي کرد و نتايج تـازه اي بـه دسـت آورد.
مشائيان به دليل اينکه ملاک نيازمندي معلول به علت را امکان ماهوي ميدانستند، با قديم بـودن زمـان مشـکلي نداشـتند و بـه همين دليل زمان را داراي وجود خارجي ميدانستند که ابن سينا در آثار خود بـر اين مطلب دو برهـان آورده اسـت (ابـن سـينا، ١٤٣٠: ١٥٥؛ همـو، ١٣٨٧: ٢٢٥)؛ امـا نگارنده در مورد پيشينه مسئله يعني مسائلي مانند چگونگي ادراک زمـان توسـط انسان بر اساس مباني انسان شناختي صدرا و ارتباط هستيشناسي و انسان شناسـي ملاصدرا با معرفت و ادراک زمان پژوهش مستقل حتي مرتبطي نيافت ؛ به همـين جهت مقاله حاضر از حيث طرح مسائل و پاسخ به آنها با توجه به مباني صدرايي داراي نوآوري است .