چکیده:
آب همیشه برای انسانها بهویژه در مناطق کویری و خشک از اهمّیت فراوانی برخوردار بوده است. در دورههای مختلف در ساحل رودخانههای پرآب، تمدنهای بزرگ تشکیل شده است. در آسیا رود جیحون یکی از مهمترین رودخانههایی است که تمدن آریایی کهن و ادامۀ آن بعدها در دورۀ اسلامی، در دو سوی آن شکل گرفته و در دورة اسلامی هم شهرهای مهم و دانشخیز و ادبآموختۀ بزرگی مانند: بلخ، مرو، بخارا، خوارزم، گرگانج، خیوه و... در اطراف آن قرنها کانون علم و تمدن بوده است. جیحون در منابع تاریخی و بهویژه در شاهنامه به نامهای مختلف: آب، رود، آموی، دریا، دریای پنج، هم خوانده شده و اغلب در این کتاب و منابع جغرافیای تاریخی بهعنوان مرز طبیعی ایران و توران و در دورة اسلامی هم به مثابة مرز خراسان و ماوراءالنهر قلمداد شده و حوادث خوش و ناخوش متعددی بر دو سوی آن اتفاق افتاده است. در این مقاله پس از شناخت مختصر و اشاره به دیرینگی آن در منابع کهن به بررسی کارکردهای چندگانة اساطیری، تاریخی، و ادبی آن بهعنوان یک رودخانة مهم و پرآوازه پرداخته شده و روشن گردیده که تاثیر این رود در تکوین حوادث شاهنامه و بهخصوص کارکرد اساطیری آن بیش از یک رودخانۀ معمولی بوده است.
خلاصه ماشینی:
جيحون در منابع تاريخي و بهویژه در شاهنامه به نامهاي مختلف: آب، رود، آموي، دريا، درياي پنج، هم خوانده شده و اغلب در اين کتاب و منابع جغرافیای تاریخی بهعنوان مرز طبيعي ايران و توران و در دورة اسلامي هم به مثابة مرز خراسان و ماوراءالنهر قلمداد شده و حوادث خوش و ناخوشِ متعددي بر دو سوي آن اتفاق افتاده است.
در اين مقاله پس از شناخت مختصر و اشاره به ديرينگي آن در منابع كهن به بررسي كاركردهاي چندگانة اساطيري، تاريخي، و ادبي آن بهعنوان يك رودخانة مهم و پرآوازه پرداخته شده و روشن گرديده كه تأثير اين رود در تكوين حوادث شاهنامه و بهخصوص كاركرد اساطيري آن بيش از يك رودخانۀ معمولی بوده است.
مطلب از اين قرار است كه در داستان پادشاهي منوچهر پس از مناقشهای كه ميان وي و افراسياب پيش آمد، قرار شد كه آرش پهلوان ايراني تيري پرتاب كند و هرجا كه فرود آمد، آنجا مرز ايران و توران باشد.
اين شخص بهترين تیرانداز لشكر منوچهر، يعني آرش بود كه تير را از بالاي كوهِ دماوند پرتاب كرد و بر ساحل راست جيحون بر درخت گردويي فرود آمد و آنجا مرز ايران و توران شد و منوچهر پس از صلح با افراسياب جويهاي بسيار از جيحون بهسوی مغرب روان ساخت و ايران را كه در اثر خشکسالی تباه شده بود، آباد گردانيد(بلعمي 1353: 1/348).
از دورههای باستان، جيحون مرز طبيعي ايران و توران و بعد هم ايران و حكومتهاي ماوراءالنهر بوده و هميشه بر دو سوي آن حوادث تلخ و شيرين فراواني به سود يا زيان يكي از طرفين اتفاق افتاده است.