چکیده:
وحدت در گزاره های رمزانشیچکیده: درباره ی گزاره ها (ی متداول)، خانواده ای از مسئله ها وجود دارد که ذیل عنوان مسئله ی وحدت گزاره مطرح می شوند و از این می پرسند که چگونه یک گزاره، بازنمایاننده است؛ چگونه معنایی منسجم و واحد، فراتر از مجموع معانی دخیل در آن دارد و چگونه برخلاف اجزایش، قابل تصدیق و تکذیب است. در این مقاله، مسئله (ها) ی مشابهی درباره ی گزاره های رمزانشی -یعنی گزاره های حاوی حمل رمزانشی در برابر حمل متداول- مطرح خواهم کرد. فرض وجود این نوع حمل، ما را قادر می سازد تا عبارت هایی از این قبیل که "کوه طلا، کوه است" را بر خلاف تحلیل های کلاسیک، نه تنها معنادار بشماریم بلکه تصدیق کنیم. نشان خواهم داد که حمل متداول قابل فروکاست به رمزانش است و بر این مبنا راهکار منسجمی برای پاسخ به مسئله ی محوری وحدت گزاره پیش می کشم. پذیرش این راهکار، متضمن صورت بندی جدیدی از مسئله ی وحدت خواهد بود.
The Unity of the Encoding PropositionAbstract: There is a family of problems under the rubric of “the unity of the proposition”. They ask how is it that (ordinary) propositions are unit wholes over and above their constituting parts, how is it that they are representational and have truth values. In this paper, we propose the very same concern regarding the Meinongian encoding propositions; those propositions that contain the encoding mode of predication rather than the ordinary exemplificational predication. Embracing such a dual mode of predication lets us interpret propositions such as “the round square is round” not only as meaningful but also as true propositions. We demonstrate how to reduce exemplification to encoding. This should dissolve the classical problem of the propositional unity, yet providing a rather new formulation of it.
خلاصه ماشینی:
ایـن وضـعیتِ محتـاج تبیـین ، بسـته بـه پیش فرض های پژوهشگران در باب حمل (Predication) و معنا (Meaning)، تحت عنـاوین مختلفــی صــورت بنــدی شــده اســت ١؛ اکلانــد (٢٠١٩ ,Eklund) پــنج مســئله ی متفــاوت را برمی شـمارد کـه اینجـا و آنجـا زیـر عنـوان مسـئله ی وحـدتِ گـزاره the Unity of the) (the propositional unity /proposition مورد بحث قرار گرفته اند: ـ مسئله ی تفاوت : چرا این گزاره که ܲ، چیزی متفاوت از این فکت است که ܲ.
دوزی (٢٠١٧ ,Duzi)، قاعـدتاً تبیـین خـود از ایـن گـزاره کـه "تـیلمن کتانژانـتِ ߨ را حساب می کند" را بی کم وبیش درباره ی گزاره ی محبوب کینگ (٢٠١٣ ,King) یعنی "مایکل شنا می کند" قابلِ اعمال می داند و این به رغم شباهت ناچیزی است که میـان هویـت هـای هایپرمضمونی (Hyperintensional)٣ او و فکت های زبانی کینگ یافت می شود.
کاربستِ این اصل را در تعریف (صورتِ) دایـره ، به سان شیئی انتزاعی که صرفاً خاصیت دایرگی را می رمزاند در نظر بگیرید: (به تصویر صفحه مراجعه شود) بنا به صورت برهانی که در ضمیمه آمده است ، پذیرش اصلِ فراگیر، بـه پـذیرش ایـن حکم منتهی می شود که اشیائی یافـت مـی شـوند کـه صـرفِ (التفـات بـه ) وجـود برخـی خاصیت ها، معادل با (تصدیق ) حمل آن خاصـیت هـا بـر آن اشـیاء اسـت .
ملاحظه ی دوم در پذیرش اصالتِ اشیاءِ انتزاعی و حمل رمزانشی ، این است که رمزانش فقط در مورد خاصیت های یک موضعی تعریف می شود.