چکیده:
رویکرد نقشگرای نظاممند هلیدی به بازنمایی جهان در زبان میپردازد و در این راستا نگرههای ویژۀ خود را مطرح میکند؛ برای مثال، معنا در این نظریه محصول سه فرانقش اندیشگانی، بینافردی و متنی است که هر سه همزمان و به یک میزان، به معنای پیام کمک میکنند. فرانقش اندیشگانی به دو فرانقش تجربی و منطقی تقسیم میشود. در فرانقش تجربی، بندهای مفرد و در فرانقش منطقی بندهای مرکب تحلیل میشوند. بند ازنظر فرانقش اندیشگانی به سه بخش تقسیم میشود: فرایند، مشارک و عنصر حاشیهای. فرایندها به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم میشوند و هر کدام سه زیر بخش دارند؛ اصلیها: مادی، ذهنی، رابطهای. فرعیها: رفتاری، کلامی و وجودی. در پژوهش حاضر، ارزیابی فرانقش اندیشگانی در سورههای «واقعه» و «قیامت» مدنظر بود و فرایندهای بهکاررفته در این دو سوره و بسامد حضور هر یک از این فرایندها به بحث گذارده شد تا ابعاد رستاخیز در این سورهها معلوم شود. یافتههای پژوهش نشان دادند فرایند مادی در این دو سوره بیش از سایر فرایندها به کار رفته است؛ فزونی این فرایند بهصورت ملموس، بر وقوع کنش، یعنی قیامت تاکید دارد و به آن عینیت میبخشد.
The Holy Qur'an has repeatedly used metaphors made from concepts that
are related to the institution of transportation and its components in the
context of revelation. The main example of these kinds of metaphors occurs
in the final verses of Surah al-Hamd, in which the religious life of human
beings is considered as a movement or travel. Providing a linguistic
analysis, the present research is an attempt to (A) study the metaphors of Q.
1:6-7, and (B) reinterpret the Qur'anic concepts based upon Semitic
etymology. This study shows that the Qur'anic phrase "al-Sirat al-
Mustaqim" refers to the paved way with intermediate stops, which, as a
result, make it easy for travelers to navigate. Moreover, this study reveals
that contrary to the prevalent exegetical views, the last verse of Surah al-
Hamd refers to the three different types of travelers on the path of guidance
metaphorically.