چکیده:
از منظر امام خمینی، مصلحت سیاسی و حکم حکومتی برآمده از آن از ریاست الهیه مفوضه به پیامبر اسلام و اختیارات حکومتی فقیه جامع الشرایط ناشی می شود و غایت مصلحت سیاسی در جمهوری اسلامی «حفظ جمهوری اسلامی» است و هیچ امر دیگر فقهی و غیر آن نمیتواند مانعی در مسیر حفظ نظام تلقی شود. این امر به دلیل آن است جمهوری اسلامی مهمترین دلیل حفظ و بقای «اسلام ناب» در جهان و مهمترین حامی محرومان و مستضعفان جهان است؛ از این منظر حفظ آن مهمترین واجب الهی تلقی میگردد و در صورت انحصار حفظ جمهوری اسلامی در مسیر یا ابزاری خاص، استفاده از آن جایز و بلکه واجب میباشد. این رویکرد نظری به مصلحت سیاسی تأمین کننده بخش قابل توجهی از قدرت نرم نظام سیاسی بوده که طی آن میتواند بازدراندگی سیاسی – امنیتی خود را به خوبی حفظ نماید. در واقع مصلحت سیاسی به معنای ابزاری برای تهدید نظری و شناختی دشمن برای کاهش احتمال اعمال قدرت سخت اوست و سبب افزایش بازدارندگی نظام اسلامی می گردد. بر این اساس نظام اسلامی بدون توسل به قدرت سخت می تواند بازدارندگی سیاسی و امنیتی خود را افزایش دهد.
From Imam Khomeini's point of view, political expediency and the ruling of the government arising from it arise from the divine authority delegated to the Prophet of Islam and the governmental authority of a comprehensive jurist. It can not be considered an obstacle in the way of maintaining order. This is because the Islamic Republic is the most important reason for the preservation and survival of "pure Islam" in the world and the most important supporter of the deprived and oppressed in the world; From this perspective, its preservation is considered the most important divine obligation, and in case of monopolizing the preservation of the Islamic Republic in a specific way or tool, its use is permissible and even obligatory. This theoretical approach to political expediency provides a significant part of the soft power of the political system, during which it can maintain its political-security repression well. In fact, political expediency means a tool for the theoretical and cognitive threat of the enemy to reduce the possibility of exercising his hard power and increase the deterrence of the Islamic system. Accordingly, the Islamic system can increase its political and security deterrence without resorting to harsh power.
خلاصه ماشینی:
نقش «مصلحت سياسي» در افزايش قدرت نرم براي بازدارندگي سياسي و امنيتي "با تأکيد بر انديشه امام خميني (ره )" محسن خاکي ١، نوراله قيصري ٢، عليرضا خسروي ٣، ابراهيم متقي 4 تاريخ دريافت : ١٤٠١/٠٤/٠٣ تاريخ پذيرش : ١٤٠١/٠٥/٢٦ چکيده : اين مقاله کاوشي نظري در مباني سياسي نظام جمهوري اسلامي است در پاسخ به اين ايده امنيتي و سياسي چالش برانگيز که در صورت استفاده دشمن از سلاح اتمي عليه کشور و با توجه به اينکه هيچ سلاح کارامد ديگري نمي تواند در مقابل آن براي دفاع به کار گرفته شود، جمهوري اسلامي چگونه مي تواند مسئله حفظ و ارتقاء خود را در نظر داشته باشد؟ مطابق اين سؤال اصلي اين پژوهش آن است که آيا حفظ نظام به عنوان بالاترين مصلحت سياسي در جمهوري اسلامي، ممکن است در شرايطي خاص در بن بست نظري يا ابزاري قرار گيرد و اين نظام سياسي ديني را از حفظ خود يا تأمين امنيت خود بازبماند؟ در پاسخ بيان مي شود که اين پژوهش با بهره گيري از روش کيفي تحليل مضمون و با هدف نشان دادن نتايج معرفتي و ابزاري «مصلحت سياسي» در حفظ و ارتقاء نظام سياسي بيان ميکند از منظر امام خميني، مصلحت سياسي و حکم حکومتي برآمده از آن از رياست الهيه مفوضه به پيامبر اسلام و اختيارات حکومتي فقيه جامع الشرايط ناشي مي شود و غايت مصلحت سياسي در جمهوري اسلامي «حفظ جمهوري اسلامي » است .