چکیده:
در متونِ بازمانده از عصرِ کلاسیکِ یونان (حدود 507-323پ.م.) با واژهای پُربسامد -بهویژه برای اشاره به پارسیانِ هخامنشی- روبهرو هستیم که هم امروز هم در ادبیّاتِ سیاسیِ جهان کاربرد دارد: «بربر»، یا براساسِ تلفّظِ تاریخیِ آن، «بَربَرُس» (βάρβαρος). این واژه که نخستبار در سرود دوم از ایلیادِ هومر بهصورتِ βαρβαρόφωνος (= بربر-زبان/بربر-آوا) برای اشاره به کاریاییان بهکار رفته، تنها دلالت بر «ناهمسانیِ زبانی» داشت و «بیگانه» معنا میداد. در حدِّ فاصلِ سدۀ هفتم تا ششم پیشازمیلاد استعمالِ این واژه فزونی یافت و از آن نهتنها برای «دیگریسازیِ» (Othering) زبانی، بلکه برای اشاره به «تمایزاتِ فرهنگی» و «ارزشگذاریِ نظامِ اجتماعیِ اغیار» استفاده شد. در پژوهشِ پیشِرو، نگارندگان بر آن بودهاند تا با تدقیق در ایلیاد هومر و پارهنوشتههایِ یونانیِ بازمانده از سدۀ ششم پیشازمیلاد (عصر عتیق: حدود 800-507پ.م.)، دلالتهایِ معناییِ واژۀ بربر را -بهمثابۀ مفهومی غیریّتساز- واپژوهیده، نقاطِ عطفِ تحوّلِ آن را برجسته سازند. یافتههایِ پژوهشِ حاضر که با تکیه بر منابع کتابخانهای و با بهرهگیری از روشِ تبیینِ عقلانی فراهم آمده، نشان میدهد که واژۀ بربر از همان سپیدهدمانِ یادکردش در چکامۀ هومر با دلالتهای (تلویحاً یا صراحتاً) منفی عجین بوده است. همچنین با اصلاحات سولون در آتن و رشد فزایندۀ بهبردگیگیریِ غیریونانیان در جهانِ یونانیِ سدۀ ششم پیشازمیلاد، رفتهرفته مرز میان دو مفهوم «بربر» و «برده» برداشته شد و تحقیرِ «بردگانِ بربر» به شکلگیری ایدۀ «برتری یونانی بر غیریونانی» انجامید.
In the surviving texts from the classical period of Greece, we come across a common word - especially referring to Achaemenid Persians - that is still used in the political literature of today’s world: Barbarian, derived from the Greek word βαρβαρος. This word, which was first used in the second book of Homer's Iliad as βαρβαροφωνος (= to speak barbarously), only indicated linguistic heterogeneity and meant foreigner. Between the 7th and 6th centuries BC, the use of this word increased and it was used not only for linguistic “Othering,” but also to refer to cultural differences and valuing the social system of the non-Greeks. In the upcoming research, the authors have aimed to analyze the semantic implications of the word βαρβαρος and highlight the turning points of its evolution by scrutinizing Homer’s Iliad and other surviving fragments of the 6th century BC (Archaic Period). The findings of the present research, which was provided by relying on library sources, show that the word βαρβαρος has been associated with negative connotations (implicitly or explicitly) since the dawn of its existence in Homer’s poetry. In addition, with Solon’s reforms in Athens and the increasing growth of enslavement of non-Greeks in the Greek world of 6th century BC, the border between the two concepts of “Barbarian” and “Slave” was gradually removed, and the humiliation of barbarian slaves led to the formation of the idea of “Greek superiority over non-Greeks”.
خلاصه ماشینی:
٥ نظر به آنکه در شماری از زبانهای باسـتانی شـرقی ، نظیـر سومری و اکدی واژة «barbaru» در معنای «غریبه » و «بیگانه » کاربرد داشته ( :١٩٥٩ ,Pokorny ٩٢-١/٩١) و نیز با توجه به اینکـه تـاکنون دلیلـی بـر ارتبـاط مـستقیم یونـان و هنـد در عـصر پیشاکلاسیکِ یونان یافت نشده، پذیرفتنی است که گمان بریم این واژه بـه صـورت قرضـی از 1.
n ,٤٥)، اما فرضیة دوم مقرون به صوابتر می نماید و گویا آنچـه هـومر ازَ برَبرُفـون بـودن کاریاییان مـدّ نظـر داشـته ، «تکلـم آنـان بـه زبـان یونـانی بـا لهجـه ای خـارجی » بـوده اسـت (٤٦ :٢٠٠٥ ,Almagor)؛ زیرا هومر نبرد ترویا را نه ستیز میان یونانیـان و بربرهـا، بلکـه نزاعـی درون جهان یونانی می دید و از همین رو به لحـاظ فرهنگـی تمـایز چنـدانی میـان آخاییـان و ترویایی ها قائل نشده است (٣٨٢-٣٨١ :٢٠١٦ ,Benveniste).
در چند دهة اخیر، به ویژه در آثار و تأملات دانش پژوهان غربی ، شاهد این فرضـیة «عمومـاً مقبول» بودهایم که واژة بربر تا پیش از جنگ های یونانی -پارسی از معـانی تحقیرآمیـز و منفـی تهی بوده و تنها با لشکرکشی داریوش و خشیارشا بـه خـاک یونـان بـود کـه ایـن واژه رونـدِ تحولاتِ معنایی خود را آغاز کرد و برای اشاره به «دشـمنانی بیگانـه » بـا «فرهنگـی مـنحط » و «جامعه ای رو به زوال» بـه کـار رفـت (٨ :٢٠١٠ ,Burstein ;٢٠٠٧ ,Marincola ;١٩٨٩ ,Hall).