چکیده:
قاجارها در اوایل حکومتشان برای اداره نظام تقسیمات سرزمینی از سنت حکمرانی خاندانی استفاده کردند، اما از دوره ناصرالدین شاه، سنت حکمرانی خاندانی برای اداره آن نظام و استفاده از شاهزادگان و اعضای خاندان شاهی در ایالات و ولایات به تدریج رنگ باخت و دیوانسالاران زمانه و اعضای خاندانهای آنها، جای شاهزادگان و اعضای خاندان سلطنت را در امر حکمرانی ایالات و ولایات گرفتند. این پژوهش میکوشد با روش تحقیق تاریخی و رویکرد توصیفی-تحلیلی، به این سوال اصلی پاسخ دهد که ویژگیهای نظام تقسیمات سرزمینی دوره سلطنت ناصرالدینشاه چه بوده و چه عواملی سبب تغییر رویکرد از سیاست حکمرانی خاندانی به سیاست حکمرانی دیوانی و بکار گماردن دیوانیان حاکم در ایالات و ولایات شد؟ روش تحقیق در این پژوهش، روش تاریخی با رویکرد توصیفی-تحلیلی و در حوزه مطالعات کتابخانهای است. یافته ها نشان میدهد که تغییر در حدود و ثغور ایالات و تجمیع ایالات و ولایات تحت نظر یک حاکم و نیز ایجاد ایالات جدید، ویژگی نظام تقسیمات سرزمینی در این دوره بود. گردانندگان نظام اداره تقسیمات سرزمینی دوره ناصرالدینشاه در ابتدا سیاست حکمرانی خاندانی را ادامه دادند، اما به دلیل نتایج زیان بار سیاست حکمرانی خاندانی در حوزه سیاسی و نیز تضعیف بنیه مالی حکومت مرکزی، سبب تغییر رویکرد از سنت حکمرانی خاندانی به سنت حکمرانی دیوانی شد.
At the beginning of their rule, the Qajars used the tradition of dynastic rule to administer the system of territorial divisions, but from the period of Naser al-Din Shah, the tradition of dynastic rule to administer that system and the use of princes and members of the royal family in the states and provinces gradually lost color and the bureaucrats of the time and members Their families took the place of princes and royal family members in the governance of states and provinces. This research tries to answer the main question with the historical research method and the descriptive-analytical approach, what were the characteristics of the system of territorial divisions during the reign of Naser al-Din Shah, and what factors caused the change of approach from the policy of dynastic rule to the policy of civil rule and the employment of the ruling dignitaries. In the states and provinces? findings show that the change in the boundaries of states and the consolidation of states and provinces under the supervision of a ruler, as well as the creation of new states, were the characteristics of the system of territorial divisions in this period. The administrators of the Territorial Divisions Administration during Naser al-Din Shah's period initially continued the dynastic rule policy, but due to the harmful results of the dynastic rule policy in the political sphere and the weakening of the financial foundation of the central government, they changed the approach from the dynastic rule tradition to the civil rule tradition.
خلاصه ماشینی:
در این پـژوهش تلاش شده است با روش تحقیق تاریخی و رویکرد توصیفی -تحلیلی ، بـه ایـن سـؤال اصـلی پاسـخ داده شـود کـه ویژگـی هـای نظـام تقـسیمات سـرزمینی دورة سـلطنت ناصرالدین شاه چه بوده و چـه عـواملی سـبب تغییـر رویکـرد از سیاسـت حکمرانـی خاندانی به سیاست حکمرانی دیوانی و به کار گمـاردن دیوانیـان حـاکم در ایـالات و ولایات شد؟ روش تحقیـق در ایـن پـژوهش ، روش تـاریخی بـا رویکـرد توصـیفی - تحلیلی ، در حوزة مطالعات کتابخانه ای است .
واژه های کلیدی : قاجار، شاهزادگان، دیوانسـالاران، تقـسیمات سـرزمینی ، حکمرانـی خاندانی ، حکمرانی دیوانی مقدمه با روی کار آمدن سلسلة قاجاریه و دستیابی آقامحمدخان به قدرت در اوایل قرن سیزده قمری/ نوزده میلادی، همچون سایر حکومت های پیشین حاکم بر ایران، توانست روند سـلطه بـر ایـن سرزمین را تثبیت کند؛ روندی که براساس آن یک ایل در پیونـد بـا ایـلات دیگـر و از طریـق جنگ و درگیری نظامی ، بر سراسر کشور مـسلط مـی شـد و قـدرت و حکومـت را در اختیـار می گرفت و در ادامه با کسب حمایت خاندانهای دیوانسالار بزرگ و ریشه دار و سپس نـشان دادن استعداد و ظرفیـت خـود در امـر ادارة مملکـت ، بـا اسـتفاده از ابزارهـایی چـون ارتـش ، دیوانسالاری، نظام واگذاری ایالات، فروش مناصب و غیره به اداره کشور می پرداخت .