چکیده:
امثال و حکم بخش جدایی ناپذیر زندگی افراد جوامع بشری است و تمام مردم خواسته یا ناخواسته با آن تعامل دارند. مثل در گسترهی ادبیات از نقش و جایگاه والایی برخوردار است؛ به طوری که ارزش علمی و اجتماعی آن از سنگ نوشتهها کمتر نیست. تاریخ ضرب المثل در زبان عربی به دورۀ جاهلیت بازمیگردد و در زبان فارسی نمیتوان تاریخ دقیقی برای پیدایش آن ذکر کرد. مفاهیم و مضامین مشترک در امثال عربی و فارسی بسیار زیاد است و دلیل آن را میتوان نزدیکی جغرافیایی و عجین بودن خط و زبان دو فرهنگ دانست. مقالۀ حاضر به بررسی عناصر جهل و دانایی و زیر مجموعههای آنها در امثال عربی و فارسی پرداخته است. و این موضوع ثابت شده است که مفاهیم اخلاقی و اجتماعی در تمام فرهنگها به خصوص فرهنگ ایرانیان و اعراب یکسان بوده است.
خلاصه ماشینی:
(آریانپور، 1387: 1261) برای واژهی مثل در فرهنگهای فارسی (دهخدا، معین، عمید) و فرهنگهای عربی (المعجم، القاموس، المنجد) معانی زیر درج شده است: مانند و شبیه برهان و دلیل مطلق سخن و حدیث پند و عبرت نشانه و علام صفت سخن، قصه، داستان ضربالمثل داستانهای تمثیلی سرمشق سرگذشت داستان عبرت انگیز در فارسی، به طور خاص به این کلمه «داستان» یا «دستان» میگویند.
» (همان: 7) رودلف زلهايم مؤلف امثال كهن عربي «مثل سخني است برگرفته از زمينهي اصلي يا مستقل كه مقبوليت عام پيدا كند و زبانزد ميشود، در نتيجه از موضوع اوليه خود رها شود و بيهيچ تغيير لفظي، در همه موارد كه مصداق آن تواند بود به كار رود و از معناي ظاهر به معناي مشابه انتقال يابد و به همين دليل است كه مثل را به رغم بياطلّاعي از علل و عوامل پديدآورندهي آن بر زبان میرانند» (قطامش، 1408: 15) فرهنگ لاروس فرانسه «مثل جملهاي كوتاه داير به بيان اندرزي مردمي يا حقيقت منطقي يا تجربهي آزمايشي مورد قبول عامه است.
» (ابن قیم جوزی، بیتا: 18) حال از تعريفهاي بالا ميتوانيم تعريف جامع زیر را برای حكمت ارائه دهيم: «سخنان پر مغز كه در عباراتي كوتاه، فصيح و دلنشين بيان ميشوند و بر اثر كاربرد فراوان، پسنديدهي همگان واقع ميگردد و با گذشت زمان، کاربرد عام مییابند» امثال و حکم در ایران و زبان فارسی زبان شیرین فارسی، میراث دیرپایی است از نیاکان و پیشنیان ساکن فلات بزرگ ایران، که در مسیر تحولات تاریخی فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر نهاد، و تطوراتی در جهت تکامل یافته، تا به شکل امروزین خود رسیده است.