چکیده:
عشق و کینخواهی نامادری به فرزند بنمایه چندین منظومه داستانی عاشقانه در ادب فارسی بوده است. در این بین دو منظومه سیاوش و سودابه و وامق و عذار با وجه مشترک عشق و کینهتوزی نامادری قرائتی متفاوت از عشق را به تصویر میکشند. عشق سودابه به سیاوش وجه تراژیک مییابد و وامق رانده شده از خانه پدری توسط نامادری پس از پشت سر گذاشتن سختیهای فراوان به عذرا نمیرسد و سرنوشت او در حالهای از ابهام فرو میرود. نمادهای عشق و حماسه در این دومنظومه چه شباهتها و تمایزاتی دارند و پرده بر چه روایتی میکشند؟ یافتهها که به روش توصیفی، استفاده از منابع کتابخانهای و استفاده از رویکرد تئون وندایک به تحلیل گفتمان انتقادی بدست آمده نشان میدهد که عشق پردهای است بر رقابت بین گفتمانی و درونگفتمانی در این دو منظومه. با این تفاوت که در داستان سیاوش و سودابه، عشق مفهومی نامقدس و ابزاری برای دسیسهچینی زنانه جهت رسیدن به تمایلات شخصی است که لایههای رقابت بین ناخودآگاه جمعی ایرانی با تورانیان و هاماوران را پنهان میسازد. اما در عاشقانه وامق و عذرا عشق تلاشی مقدس، برای شکستن ساختارهای به ظاهر اخلاقی حاکم بر ذهن اطرافیان است. به عبارتی در داستان سیاوش و سودابه تمایلات زنانه که با اعتقادات و باورهای فرهنگی همخوانی ندارد شکست خورده و به مرگ عاشق و معشوق میانجامد که نتیجه استمرار رقابتهای برون گفتمانی است، اما در وامق و عذرا خواسته فردی مشروع با ساختارهای اجتماعی مطلقانگار، برخورد کرده گاه آنها را شکست میدهد تا به وصال نزدیک میشود اما تقدیر، سرنوشت این دو را هم در اصل یونانی داستان و هم در قدیمیترین نسخه موجود آن یعنی مثنوی عنصری در هالهای از ابهام فرومیبرد.
خلاصه ماشینی:
به عبارتی در داستان سیاوش و سودابه تمایلات زنانه که با اعتقادات و باورهای فرهنگی همخوانی ندارد شکست خورده و به مرگ عاشق و معشوق میانجامد که نتیجه استمرار رقابتهای برون گفتمانی است، اما در وامق و عذرا خواسته فردی مشروع با ساختارهای اجتماعی مطلقانگار، برخورد کرده گاه آنها را شکست میدهد تا به وصال نزدیک میشود اما تقدیر، سرنوشت این دو را هم در اصل یونانی داستان و هم در قدیمیترین نسخه موجود آن یعنی مثنوی عنصری در هالهای از ابهام فرومیبرد.
پرسش ورای برداشت ظاهری از عشق مجازی در داستان عاشقانه سودابه و سیاوش و وامق و عذرا میتوان مقاصدی دیگر برای سُراینده داستان متصور شد؟ فرضیه به نظر میرسد ورای داستان عشق ممنوعه سودابه به سیاوش، نگاهی سیاسی-اجتماعی متأثر از فضای حماسی شاهنامه باشد که این نگاه در وامق و عذرا بیشتر بیان دغدغههای اخلاقی در جامعه از چگونگی اتفاق افتادن عشق مجازی و سرانجام آن است.
پیشینه تحقیق بررسی ادبیات تحقیق در مورد مفهوم عشق ممنوعه و عشق مقدس و شرح ان در منظومهها و داستانهای عاشقانه ادب فارسی نشان میدهد که تاکنون پژوهشهای زیادی در این زمینه انجام شده است اما آنچه مسلم است فقدان تحقیق تطبیقی بین عاشقانه سیاوش و سودابه و وامق و عذرا است.
» (Ven Dijk,2003) بنابر این تعریف ون دایک از تحلیل انتقادی گفتمان میتوان نگاه عاشقانه در دو داستان سیاوش و سودابه و وامق و عذرا را تابع فضای گفتمانی حاکم بر ذهن و زبان سُرایندگان آن دانست.