چکیده:
وسعت و تنوع مضمون در هزار و یک شب بی نظیر است؛یکی از این مضامین، تم شخصیت است. با نگاهی در بسیاری از داستانهای این اثر، با شخصیتهای واقعی و تاریخی با تیپهای معین رو به رو میشویم که در شکلگیری و روند داستانها و حکایتهای زمانه و دورهی خود ایفای نقش دارند. برخی از این شخصیتهای واقعی- تاریخی عصر، خلفا میباشند. در این میان نقالان و داستانسرایان کمک شایانی در این راستا داشتهاند، چرا که توانستهاند با توجه به دگرگونیهای تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و... که بر جامعه و عصر هر یک از خلفا و یا حاکمان داستانهای این مجموعه روی داده، ثبت و ضبط کنند و در کنار آن به چگونگی عملکرد ایشان در قابل هر یک از این رویکردها بپردازند، و در نهایت آنها را در قالب ادبیات عامیانه و شفاهی مطرح سازند و سبب ایجاد حکایتها و داستانهای عامه پسند و مردمی شوند.
مقالهی حاضر بر آن است که به بررسی یکی از برجستهترین و با اهمیتترین شخصیتهای خلفای مجموعه داستانهای هزار و یک شب چون خلیفه هارونالرشید بپردازد و در کنار آن به بررسی از عصر و دورهی او در چگونگی و شکلگیری داستانهای بغدادی این اثر پرداخته شود و از این رهگذر، سهم او را در اثر بخشی داستانهای این مجموعه نمایان سازد. به این منظور پس از بررسی چگونگی عوامل تاثیر گذار تاریخی، اجتماعی و... بر فرهنگ و ادبیات خاص بغداد عصر هارون، در ذیل آن اجمالا به بررسی نقش او در محتوای داستانهای بخت و اقبال، قصههای بورژوازی، حکایتهای عاشقانه و نیز داستانهای مبتذل بغدادی این اثر خواهیم پرداخت.
خلاصه ماشینی:
شخصیتی که در میان داستانها و حکایتهای بغدادی این اثر، با توجه به شرایط سیاسی، فرهنگی و نیز تاریخی و اجتماعی خاص و ویژهای که بر فرهنگ و اجتماع آن دوران بغداد عصر عباسی حاکم بوده، سبب شده است نقالان و قصهگویان بغدادی، رو به داستانهایی با محتوا و مضمونهای نو و منطبق با هنجارها موجود در جامعه و فرهنگ خود روی آورند و داستان سرایی کنند.
در این پژوهش کوشیده شده است تا هر چه بیشتر بر اهمیت نقش هارونالرشید و عصر او در شکل گیری و روند داستانهای بغدادی این اثر و نیز بر مطالعه فرهنگی و اجتماعی قصههای عامیانه بغدادی با مضامینی چون داستانهای بخت و اقبال، داستانهای مبتذل، داستانهای بورژوازی و داستانهای عاشقانه تاکید شود و نشان داده شود که چگونه میتواند شخصیت داستانها، با توجه به شرایط سیاسی، فرهنگی و نیز تاریخی و اجتماعی در دورهی مورد نظر اثرگذار باشد و موجبات ایجاد داستانهایی با محتوا و مضمونهای نو و منطبق با هنجارهای جامعه و فرهنگ مورد بحث شود.
به طور کلی، وجود خلیفه هارون الرشید به عنوان شخصیتی راهنما و میانجیگر در داستانهای بخت و اقبال بغدادی این اثر، حضوری دایمی و همیشگی دارد که به واسطهی اعتماد و احترامی خاصی که مردم به ایشان دارند و به عنوان نمونهی مجسم ایمان برای این مردم شناخته میشود، خود را شایسته به رقم زدن تقدیر نیک و با سعادت میداند و نیز به بهترین شکل ممکن زندگی اجتماعی و شخصی افراد را به دست میگیرد و سرنوشتی نیک نصیبشان میکند.