چکیده:
ملت و ملتسازی موضوعی است که دیرینهای به اندازۀ تاریخ سیاسی بشر دارد. در واقع، از دیدگاه علوم سیاسی، یکی از ارکان دولت وجود ملت است. امروزه، نهتنها دولتها موجودیت خود را از ملتشان دریافت میکنند، بلکه مشروعیت و قدرت داخلی و امکان چانهزنی و رسیدن به موقعیتهای بهتر اقتصادی و سیاسی در سطح بینالملل برای دولتها نیز با ملتهای تحت سلطهشان تعیین میشود. این امر باعث شده تمامی کشورها سعی کنند، ضمن ایجاد زمینههای استحکام پایهها و روابط داخلی خود با ملت متبوعشان، از ظرفیتهای بینالمللی نیز برای رسیدن به اهدافی که ملتشان طلب میکنند بهره بگیرند. از دیدگاه واقعگرایی نیز قدرت و ضعف دولتها به میزان قدرتشان در همراه کردن ملت خود برای اهداف تعیینشدهشان بستگی دارد و در واقع، بین خواستههای ملتها و دولتها رابطهای دوسویه برقرار است. این موضوع باعث شده که طی سالهای اخیر اقلیم کردستان عراق، به جای تمرکز بر افزایش صِرف قدرت نظامی و قرار گرفتن در زیر سایۀ حمایت کشورهایی همچون آمریکا، سعی در ایجاد مفهوم مدرنی از ملت کُردی در مرزهای خود و به تبع آن، استفاده از ظرفیتهای بینالمللی و داخلی برای تعقیب اهداف ملت کُرد برای ارتقای موقعیت اقتصادی، امنیتی و دفاعی داشته باشد. تعریف مجدد روابط خارجی با کشورهای روسیه، ایران، ترکیه، عربستان، سوریه از یک سو و بازتعریف برنامههای اقلیم با هدف ارتقای مناسبات اقتصادی و امنیتی، از موارد مهمی است که در راستای تشکیل ملت کُردی جدید در این اقلیم انجام گرفته است. در این مقاله، فرایند ملتسازی در اقلیم کردستان عراق و فراز و نشیبهای سیاست خارجی این اقلیم به تناسب هدف جدیدالاعلام، با محوریت نظریههای واقعگرایانه، بررسی شده است.
Nation and nation-building is a subject that is as old as human political history. In fact, from the point of view of political science, one of the pillars of the state is the existence of the nation. Today, not only governments receive their existence from their nation, but the legitimacy and internal power and the possibility of bargaining and reaching better economic and political positions at the international level for governments also with the nations under their domination. will be This has caused all countries to try, while creating grounds for strengthening their foundations and internal relations with their respective nations, to use international capacities in order to achieve the goals that their nations demand. From the point of view of realism, the strength and weakness of governments depends on their strength in bringing their people together for their goals, and in fact, there is a two-way relationship between the demands of nations and governments. This issue has caused that in recent years, the Kurdistan Region of Iraq, instead of focusing on the mere increase of military power and being under the shadow of the support of countries such as the United States, has tried to create a modern concept of the Kurdish nation within its borders and as a result, They have used international and domestic capacities to pursue the goals of the Kurdish nation (instead of focusing on militant groups), in order to improve the economic, security and defense situation of the Kurdistan Region of Iraq. Redefining foreign relations with the countries of Russia, Iran, Turkey, Saudi Arabia, and Syria on the one hand and redefining regional programs with the aim of improving economic and security relations are among the important things that have been carried out in order to form a new Kurdish nation in this region has taken. In this article, the nation-building process in the Kurdistan Region of Iraq and the ups and downs of the foreign policy of this region have been examined in accordance with the new goal of the media, focusing on realist theories.
خلاصه ماشینی:
اين موضوع باعث شده که طي سال هاي اخير اقليم کردستان عراق ، به جاي تمرکز بر افزايش صرف قدرت نظامي و قرار گرفتن در زير سايۀ حمايت کشورهايي همچون آمريکا، سعي در ايجاد مفهوم مدرني از ملت کردي در مرزهاي خود و به تبع آن ، استفاده از ظرفيت هاي بين المللي و داخلي براي تعقيب اهداف ملت کرد براي ارتقاي موقعيت اقتصادي ، امنيتي و دفاعي داشته باشد.
اين موضوع در نيمۀ اول دوران صدام حسين و با سياست هاي سرکوب گرايانۀ وي ، تا حد زيادي کمرنگ شد؛ اما در نيمۀ دوم آن دوران و بعد از گسترش تحريم هاي بين المللي عليه رژيم بعثي که به تضعيف اقتصادي شديد دولت عراق منجر شد، دوباره اوج گرفت ؛ به حدي که در نهايت در سال هاي واپسين حکومت صدام ، بخش کردنشين عراق که در حال حاضر با نام اقليم کردستان شناخته مي شود، به منطقۀ پروازممنوع تبديل شد.
فرضيۀ اصلي مقاله بدين قرار است : «سياست هاي اتخاذشدة ايالات متحدة آمريکا و فدراسيون روسيه در قبال اقليم کردستان عراق طي دو دهۀ اخير باعث تحولات قومي ، فرهنگي و امنيتي متعددي در بين ملت کرد ساکن در اين منطقه شده و به همگرايي بيشتر قومي و فرهنگي آن ها و اتخاذ رويکردهاي امنيت محور بر پايۀ نظريات واقع گرايي در بين اين ملت منجر شده است ».
٣. هويت کردي هويت و ناسيوناليسم قومي کرد، در واقع به نوعي ، «علت وجودي » حکومت اقليم کردستان عراق محسوب مي شود؛ به اين معنا که اين حکومت براي حفظ موجوديت خود و رويارويي با چالش هاي دروني و بيروني مجبور است بر تمايلات و ارزش هاي قوم کرد تأکيد و تکيه کند (نصراللهي زاده ، ١٣٩٨: ٤٣).