چکیده:
رضایتمندی سکونتی را میتوان درک ساکنان از میزان تأمین انتظاراتشان از محیط مسکونی، تعریف کرد. عدم تأمین این انتظارات باعث نارضایتی از محیط مسکونی میشود. نارضایتی سکونتی ضمن کاهش کیفیت زندگی فردی، میتواند آثار منفی اجتماعی نیز به همراه داشته باشد. از این رو سنجش رضایت سکونتی و عوامل مؤثر بر آن بسیار حائز اهمیت است. هدف این تحقیق، سنجش رضایتمندی سکونتی و تحلیل تاثیر ابعاد محیط مسکونی بر این متغیر در محله «بالا»ی قاین است. رویکرد پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و از نظر هدف، توسعهای و از نظر روش، کمی و میدانی است. دادههای میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جهت تحلیل دادهها از آزمون T تک نمونهای، همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون چاو استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد رضایت ساکنان این محله از محیط مسکونیشان بالاتر از حد متوسط است. همچنین هر 4 بعد مسکونی مورد مطالعه (کیفیت مسکن، کیفیت محیطی-بصری، دسترسی به خدمات و محیط اجتماعی محله) تأثیر معنادار بر رضایت سکونتی دارد. با توجه به نتایج رگرسیون چند گانه متغیرهای مستقل مورد بررسی در مجموع 58 درصد واریانس متغیر رضایت سکونتی را تبیین میکند. در این بین کیفیت محیطی بصری با ضریب بتای ۰/۳۸۳ بیشترین سهم و پس از آن متغیر محیط اجتماعی با ضریب ۰/۳۲۶ رتبه دوم را دارد و کیفیت مسکن کمترین نقش را دارد. بنابراین میتوان گفت نقش محله در رضایت سکونتی بیش از نقش مسکن است. همچنین نتایج آزمون چاو نشان داد که ویژگیهای فردی و جمعیتشناختی پاسخدهندگان نقش تعدیلکننده را در برخی از روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته دارد.
Residential satisfaction can be defined as residents' perception of the extent to which their expectations of the residential environment are met. Failure to meet these expectations will lead to dissatisfaction with the residential environment. Residential dissatisfaction, while reducing the quality of individual life, can also have negative social effects. Therefore, measuring residential satisfaction and the factors affecting it is very important. The purpose of this study is to measure residential satisfaction and analyze the impact of residential environment dimensions on this variable in Bala neighborhood as an old neighborhood in Qaen city. This research is a field study and a questionnaire was used to collect data and sample size is 370 people. One-sample t-test, Pearson correlation, multiple regression analysis and Chow test were also used to analyze the data. The results show that people's satisfaction with their residential environment is above average. Also, all 4 studied residential dimensions (housing/dwelling, environmental quality, access to facilities and social environment of neighborhood) have a significant effect on residential satisfaction. According to the results of multiple regression, the independent variables explain and predict 58% of the variance of the residential satisfaction variable. The beta coefficient, the environmental-visual quality of the neighborhood with a coefficient of 0.383 has greatest impact on residential satisfaction and in the next rank is the social environment of the neighborhood with a coefficient of 0.326, and the variable of access to facilities and housing quality has been assigned the third and fourth ranks.Therefore, it can be said that the role of the neighborhood in residential satisfaction is more than the role of the housing. Also, the results of Chow test showed that demographic characteristics of residents have a moderating role in some relationships between independent and dependent variables.
خلاصه ماشینی:
به عنوان مثال ، مطالعات نشان داده اند که ساختماني که حريم خصوصي را ارتقا ميدهد، ميتواند به عنوان يک ويژگي مؤثر بر رضايت ساکنان ارزيابي شود (٢٠١٩:٧ ,Davoodi& Da ̆glı) طبق تحقيق ايبم و آمول (٢٠١٣) نيز اندازه حال و اتاق خواب ، آسايش و امنيت حرارتي و بصري، مديريت مسکن از قوي ترين پيش بينيکننده رضايت سکونتي در نمونه مورد بررسيشان بود (٢٠١٣ ,Ibem&Amole) فوي (٢٠١٧) نيز در مقاله خود پي برده که رابطه مثبت ولي ضعيف بين اندازه فضاي زندگي و بهزيستي ذهني وجود دارد (٢٠١٧ ,Foy) فرناندز پورترو و همکاران (٢٠١٧) نيز پي بردند که رضايت سکونتي به ميزان کيفيت خصوصيات کالبدي خود خانه و همچنين منابع و کيفيت بافت مسکوني بستگي دارد Fernandez-Portero) .
1 1- Chapman 2- Lombard 3- Ibem 4- Kshetrimym پس پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به سؤالات زير است : ابعاد مختلف محيط مسکوني (مسکن ، محيط اجتماعي، کيفيت محيطي بصري محله و دسترسي به خدمات ) چه نقش و سهمي در رضايت سکونتي دارد؟ آيا ويژگيهاي جمعيت شناختي ساکنان نقش تعديل کننده در رابطه بين محيط مسکوني و رضايت سکونتي دارند يا نه ؟ در شکل ١ مدل مفهومي تحقيق نشان داده شده است .