چکیده:
شهرها از پیدایش تاکنون، با افزایش شهرنشینی و پیچیدگی نظام شهری در حال رقابت با یکدیگر هستند. عصری که آن را عصر دانایی و اقتصاد را اقتصاد دانشبنیان و رقابت را جهانی میدانیم، شاهد رقابت شدیدی بین کشورها در سطح بینالملل و شهرها در سطح ملی هستیم؛ جریان رقابت ماهیتی پویا دارد که برای موفقیت در آینده باید از روشهای رقابتی جدید و تحولگرا استفاده کنیم. بنابراین، هدف تحقیق بررسی تاثیر مولفههای رقابتپذیری بر ارتقای اقتصاد دانشبنیان شهری در کرمان است. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است که بخش عمدهای از دادههای آن بر اساس مطالعات میدانی و تنظیم پرسشنامه از 30 نفر از کارشناسان و خبرگان حوزهی برنامهریزی شهری در سطح منطقه جمعآوریشده است. یافتههای مطالعه بر اساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی نشان میدهد که بین شاخصهای مربوط به عوامل اقتصادی و شاخصهای مرتبط با عوامل اجتماعی ضریب عوامل اقتصادی شامل: "عملکرد اقتصادی"، "ساختار و ظرفیت اقتصادی"، "دگرگونی فنآوری اطلاعات"، "دگرگونی اقتصاد"، "دگرگونی فضا" و "بازاریابی" با میزان ۵۹/۵ درصد بیشترین تاثیرگذاری را نسبت به عوامل اجتماعی شامل: "منابع انسانی"، "کیفیت زندگی"، "سطح پیشرفت شهری"، "عملکرد دولتی" و "عملکرد محیطی" با میزان ۴۰/۵ درصد از کل وزن نهایی را به خود اختصاص داده است. و از بین مولفههای 11 گانه اقتصادی و اجتماعی رقابتپذیری موثر بر شکلگیری اقتصاد دانشبنیان شهری، ساختار و ظرفیت اقتصادی و عملکرد اقتصادی به ترتیب با 12 و ۱۰/۵ بیشترین ضریب تاثیر را شکلگیری اقتصاد دانشبنیان به خود اختصاص دادهاند. بنابراین شهر کرمان بهمنظور رسیدن به پیشرفت همهجانبه نیازمند توجه کارآ به عوامل اقتصادی است چراکه بیشترین اثرگذاری را نسبت به عوامل اجتماعی موثرترین عوامل در شکلگیری و ارتقا اقتصاد دانشبنیان شهر کرمان هستند.
Cities have been competing with each other since its inception, with increasing urbanization and the complexity of the urban system. In an age that we call the age of knowledge and economics as a knowledge-based economy and global competition, we see intense competition between countries at the international level and cities at the national level. Therefore, the purpose of the research is to investigate the impact of competitiveness components on the promotion of urban knowledge-based economy in Kerman.The research method in this study is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method. Most of the data are based on field studies and questionnaires from 30 experts in the field of urban planning in the region. Findings of the study based on the method of Analysis Hierarchi Procces(AHP) show that between the indicators related to economic factors and indicators related to social factors, the coefficient of economic factors including: "economic performance", "economic structure and capacity", "technology transformation" "Information gathering", "Economic transformation", "Space transformation" and "Marketing" with a rate of 59.5% have the greatest impact on social factors including: "human resources", "quality of life", "level of urban development", "performance "Government" and "Environmental Performance" account for 40.5% of the total final weight. And among the 11 economic and social components of competitiveness affecting the formation of urban knowledge-based economy, economic structure and capacity and economic performance with 12 and 10.5, respectively, the formation of knowledge-based economy have the highest impact factor. Therefore, in order to achieve comprehensive development, the city of Kerman needs effective attention to economic factors, because the most effective drivers of social factors are the most effective drivers in the formation and promotion of knowledge-based economy in the city of Kerman.
خلاصه ماشینی:
پژوهشي تحليل مؤلفه هاي رقابت پذيري مؤثر بر تحقق اقتصاد دانش بنيان شهري (مطالعه موردي شهر کرمان ) علي اکبر عنابستاني *، استاد گروه جغرافياي انساني و آمايش ، دانشگاه شهيد بهشتي، تهران ، ايران جميله توکلينيا، دانشيار گروه جغرافياي انساني و آمايش ، دانشگاه شهيد بهشتي، تهران ، ايران زهرا ارژنگ ، کارشناسي ارشد جغرافيا و برنامه ريزي شهري، دانشگاه شهيد بهشتي، تهران ، ايران 1 چکيده شـهرها از پيدايش تاکنون ، با افزايش شـهرنشـيني و پيچيدگي نظام شـهري در حال رقابت با يکديگر هسـتند.
با ورود به عرصه اقتصاد، به عنوان عامل اصلي توليد، رفاه و موتور رشد اقتصادي در جوامع دانش محور و 1 United Nations 7 Lengyel 2 Gardiner 8 Knowledge Based Economy )KBE( 3 Jiang & Shen 9 Knowledge Economy )KE( 4 Kresl 10 Organization for Economic Co-operation and 5 Singhal Development )OECD( 6 Saez & Perianez به سوي توسعه شناخته شده است (بروکه ١، ٢٠٠٠).
با توجه به اينکه پژوهش حاضر به دنبال تحليل مؤلفه هاي رقابت پذيري مؤثر بر تحقق اقتصاد دانش بنيان شهر کرمان است در ادامه جهت مقايسه نتايج تحقيق حاضر با نتايج قبلي به برخي از اين مطالعات اشاره ميشود: نتايج تحقيق حاضر به دليل تأکيد بر ساختار و ظرفيت اقتصادي و عملکرد اقتصادي با نتايج تحقيقات حسيني و همکاران (١٣٨٤)، معمار نژاد (١٣٨٤) و قرباني (١٣٩٤) همخوان دارد و در ادامه با تأکيد بر دگرگوني در اقتصاد، فضا و فناوري اطلاعات با نتايج تحقيقات دلبري (١٣٩٣)، فتاحي و برخورداري (١٣٩٤)، شقاقي شهري (١٣٩٦)، يعقوبي و همکاران (١٣٩٩)، حسيني و همکاران (١٤٠٠) و سـاندک و فتيـور (٢٠١١) و دوراک (٢٠١٠) همخواني دارد.