چکیده:
پژوهش حاضر با تبیین برخی مفاهیم، اصول و نظریه های مندرج در فرهنگ و اندیشه ایرانی در دوره پیش از اسلام کوشیده است مجموعه فکر ایرانی را به مثابه دستگاهی منسجم و متعامل نشان دهد. بر این اساس هندسه فکر ایرانی از سه جزء نظام اعتقادی، نظام اخلاقی و نظام سیاسی تشکیل شده است که دو جزء نخست با فراهم کردن انگاره های پشتیبانی کننده، «الگوی شهریاری» ایرانی را در جزء سوم یعنی نظام سیاسی شکل داده است.«الگوی شهریاری» ایرانی به جهت انسجام نظری همچون پارادایم ثابت به دوره پس از ورود اسلام به ایران منتقل و با استحاله الگوی خلافت به سلطنت به شیوه اساسی کشورداری ایرانی تبدیل شده است. سوال محوری پژوهش حاضر آن است چارچوب فرهنگ اندیشه ایرانشهری دارای چه اجزا و عناصری است؟ بر اساس فرضیه مطرح شده، نظام سیاسی و دینی اجزای مهم و تعیین کننده ساختار اندیشه فرهنگ ایرانشهری هستند.این پژوهش با استناد به منابع دوره پهلوی و دوره اسلام و با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است.
The present study, by explaining some concepts, principles and theories contained in Iranian culture and thought in the pre-Islamic period, has tried to show the collection of Iranian thought as a coherent and interactive system. Accordingly, the geometry of Iranian thought is compose of three components: the belief system, the moral system, and Iranshahri culture was more prominent in Iran. the political system.» Shahriari »Iranian for the ake of theoretical coherence as a fixed paradigm has been transferred to the period after the arrival of Islam in Iran and with the transformation of the caliphate model to monarchy has become the basic method of Iranian governance. Hence, it reached the Islamic period and influenced it. The central question of the present study is what are the components and elements of Iranshahri thought culture framework? According to the hypothesis, the political and religious system are very important and significant components and determinants of the thought structure of Iranshahri culture.
خلاصه ماشینی:
(دهباشي، ١٣٨١: ١٧٨) به شکل معمول سير تحول و شکل گيري انديشه ايران شهري از حقايق يافت شده در دوره تاريخي پيش از زرتشت و پس از زرتشت استخراج و بازگو مي شود، طول تاريخ دوره نخست را که به عصر« اساطير» و يا «عصر و دايي» نيز مشهور است حدود دو هزاره پيش از ميلاد دانسته اند، با توجه به حيات مشترک فرهنگي ايران باستان و هند باستان در گستره زماني مذکور، مي توان گفت بيشتر کوشش ها براي يافتن حقايق از بررسي و مقايسه اسطوره ها ميان دو سند مکتوب ريگ وداه و «اوستا» که ريشه زباني مشترک دارند انجام گرفته است (رستم وندي ، ١٣٨٨)، اين بخش از اطلاعات اگر چه از نظر شناخت ريشه بسياري از مسائل اجتماعي و فرهنگي ارزشمند است ، اما در شناخت انديشه سياسي ايران شهري به لحاظ دوري از زمان و مکان پيدايش نخستين حکومت سياسي آرياييان يعني حکومت ماد، در حدود سده ششم پيش از ميلاد در غرب ايران ، از اهميت کمتري برخوردار است ، به عکس اين دوره ، اطلاعات به دست آمده از دوره پس از زرتشت ، به دليل وجود اصل توأماني «دين » و «حکومت » به عنوان شالوده «انديشه سياسي ايران شهري »، همچنين آموزه هاي دين زرتشت در امر حکومت و سياست ، از اهميت ويژه اي برخوردار است ، چنان که اين مساله را حتي از عنوان کتاب «زرتشت ، سياستمدار يا جادوگر» اثر والتر برونو هنينگ ، در نقد 241 باورهاي «هرتسفلد»که زرتشت را سياستمدار، و « نيبرگ » که زرتشت را جادوگر معرفي مي کرد، مي توان دريافت .