چکیده:
همیشه این گونه نیست که در فرآیند گذار از اندیشه به عمل مجرمانه فرد دارای اختیار و اراده آزاد باشد بلکه در برخی مواقع فرهنگ جامعه و نوع برخورد و مواجهه نهادهای حاکم، فرض بر مجرمیت افراد گذاشته و با برخورد مجرم گونه و الصاق برچسب بزهکاری، به افراد دارای وضعیت جسمانی و روانی خاص تلقین می کند که حالات جسمی و روانی او منطبق بر بزهکاری و شایسته برخورد قانونی است. بدین ترتیب، جامعه برای او شخصیت جنایی قائل شده و ویژگی های ذاتی او را حمل بر صفات فطری بزهکاری تلقی می کند. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه اسناد و منابع کتابخانه ای نگاشته شده و در این راستا، با مطالعه اسناد بین المللی و قوانین خارجی، با هدف کاربردی اطلاعات جمعآوری شده به صورت کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نگارندگان در این پژوهش در صدد آن هستند که جرم انگاری پدیده تراجنسیتی و حالات مشابه را با گردآوری اطلاعاتی از افرادی که به عنوان جامعه هدف انتخاب شده اند تبیین نموده و در پایان بدین نتیجه برسند که فرهنگ حاکم بر سیستم عدالت کیفری، زمینه ساز جرم انگاری این پدیده می باشد. بر این اساس، استدلال ما این است که جرم شناسان و متخصصان حقوق کیفری می بایست به بازخوانی و اصلاح سیستم عدالت کیفری در برخورد با تنوع جنسیتی اقدام نمایند.
AbstractAbstractIt is not always the case that in the process of transitioning from thought to criminal action, a person has free will, but sometimes the culture of the society and the way of dealing with the governing institutions assume the criminality of individuals, and by treating them as criminals and labeling them criminals, People with a special physical and mental state suggests that their physical and mental states are compatible with criminality and deserve legal treatment. In this way, the society assigns him/her a criminal character and considers his /her inherent characteristics to be the natural traits of a criminal. The current research was written based on the descriptive-analytical method and on the basis of documents and library resources, and in this regard, by studying international documents and foreign laws, the collected information was analyzed qualitatively with the purpose of application. is placed In this research, the authors intend to explain the criminalization of transgender phenomenon and similar situations by gathering information from the people who were selected as the target community and in the end, reach the conclusion that the culture that governs the criminal justice system is the basis of crime. It is a phenomenon. Based on this, our argument is that criminologists and criminal law experts should revise and reform the criminal justice system in dealing with gender diversity.
خلاصه ماشینی:
افراد تراجنسيتي خشونت ساختاري را به عنوان نتيجه زندگي در يک دنياي اجتماعي تجربه ميکنند که تا حد زيادي نمي تواند آنها را پذيرفته ، به شمار آورده يا براي آنها مسکن تأمين نموده و آنها را در طيف وسيعي از حوزه ها، از جمله سلامت ، کار، مسکن ، و همان طور که در اينجا به آن ميپردازيم ، سيستم عدالت کيفري آسيب پذير ميکند.
به عنوان مثال، محققان نشان داده اند که افراد تراجنسيتي در سطح جهان نرخ بالاي قرباني شدن را تجربه ميکنند، با اين حال روش هاي رسمي براي رديابي و پاسخ به خشونت دگرجنس گرايانه به طرز چشم گيري وسعت مشکل را دست کم ميگيرند (ماير و رابرسون ، ١٣٩٥، ٣٧).
شرکت کنندگان شامل هفده نفر از افراد هجده تا شصت و چهار ساله تراجنسيتي بودند که همه آنها نشان دادند که تجربه اي در تعامل با سيستم عدالت کيفري داشته اند.
٢- يافته ها و بحث ها: بررسي با وکلا وکلايي که پرسش نامه ما را تکميل کردند، شاهد تبعيض سيستم عدالت کيفري عليه افراد تراجنسيتي به روش هاي مختلف بودند و چندين استراتژي را پيشنهاد دادند که به اعتقاد آنها به حل اين مشکل کمک خواهد کرد.
به عنوان مثال يکي از شرکت کنندگان نوشته است که بايد آموزش هاي بيشتري براي پليس در رابطه با هويت جنسيتي و مسائل خاصي که افراد مختلف با آن مواجه هستند، وجود داشته باشد.
٣- تجربيات نامطلوب افراد تراجنسيتي در بازداشت همه به جز يک شرکت کننده گزارش دادند که آنها بر اين باور بودند که موکل شان به دليل هويت جنسيتي در زندان مورد بدرفتاري قرار گرفته است .