چکیده:
رضایتمندی سکونتی از جمله مهمترین مباحث ذهنی کیفیت زندگی در حوزه مسکن بهشمار میرود. ابعاد فضاهای واحد مسکونی، یکی از شاخصهای رضایتمندی سکونتی میباشد. از شاخصهای دیگر رضایت از سکونت، میل به اقامت طولانیتر در آن مکان است؛ که در پژوهشهای مختلف، بهعنوان یکی از کلیدیترین عوامل مرتبط با رضایتمندی مطرح گردیده است. بر همین اساس، هدف این پژوهش، بررسی تاثیر ابعاد فضاهای داخلی مسکن معاصر بر رضایتمندی و بهتبع آن اقامت ساکنین میباشد. رویکرد اصلی پژوهش کمی با دو روش تحلیل محتوا اسنادی و پیمایشی میباشد. در بخش تحلیل محتوای اسنادی، 160 پژوهش حوزه رضایتمندی سکونتی، از طریق نمونهبرداری هدفمند با تکنیک گلوله برفی مورد توجه قرارگرفته است. همچنین پیمایش در سه بخش، ابعاد فضاهای مسکن، رضایتمندی سکونتی و میل به اقامت بیشتر با جامعه آماری ساکنین مسکن معاصر انجام شده است. الگوی مسکن مورد پژوهش، رایجترین الگوی مسکن در شهرهای بزرگ یعنی مسکن آپارتمانی متداول با تعداد واحد محدود، زیر 10 واحدی در شهر اصفهان و حجم نمونه نهایی این پژوهش 270 نفر از ساکنین میباشد. بر اساس یافتههای تحلیل محتوا، شاخصهای کالبدی یکی از ابعاد جداییناپذیر رضایتمندی سکونتی و ابعاد فضاهای داخلی یکی از مهمترین شاخصهای آن میباشد. در بخش پیمایش بر اساس مدل مفهومی، در طول پیشینه تحقیق، مدل ساختاری بین ابعاد فضاهای داخلی، رضایتمندی سکونتی و میل به اقامت بیشتر تبیین شده است و تاثیر مساحت بر رضایتمندی ساکنین معناداری و با ضریب بالای 86/ 0 بهدستآمده است. همچنین رضایتمندی بر میل به اقامت بیشتر، با ضریب 93/ 0 تاثیر معناداری دارد. بنابراین با توجه به اینکه هر دو مسیر معنادار هستند، نتیجه میشود که رضایتمندی در رابطه مساحت و مدت اقامت نقش میانجی دارد.
Housing satisfaction can be considered as one of the most important and complex issues in the field of housing that has a variety of components. This concept is also divided into different dimensions by different researchers as one of the most important subjective aspects of quality of life. Physical factors of housing are one of the constituents of residents' quality of life and residential satisfaction. One of the most prominent features of physical factors is the dimensions and sizes of residential units, which due to the increase in housing density and consequently the reduction of residential infrastructure under consideration. Another manifestation of satisfaction with residence is the desire to stay longer, which has been one of the key determinants of satisfaction in various studies. Accordingly, based on the literature on the subject, the purpose of this study is to investigate the effect of dimensions of contemporary housing interiors on residents 'satisfaction and consequently residents' residence. The main approach of quantitative research is surveying in three sections, dimensions of housing spaces, residential satisfaction and desire to stay more with the statistical population of contemporary dwellers. Contemporary Housing Pattern Under the survey, the most common housing pattern in large cities, namely conventional residential housing with a limited number of units, is below 10 units in Isfahan. The control variables of the study are housing type and length of stay; That said, the type of housing is intended to be a 10-unit apartment and a residence of more than one year. According to Clinger's sample size, 250 variables were considered as 5 variables. Finally, the final sample size was 270. The reliability of the questionnaire was confirmed by Crombach's alpha technique and content validity based on expert opinion. Finally, based on the conceptual model defined throughout the research background, the structural model between dimensions of indoor spaces, residential satisfaction and desire for residence was further elucidated and the relationships were evaluated based on the results of the survey, based on the software.
خلاصه ماشینی:
در بخش پیمایش بر اساس مدل مفهومی، در طول پیشینه تحقیق ، مدل ساختاری بین ابعاد فضاهای داخلی، رضایتمندی سکونتی و میل به اقامت بیشتر تبیین شده است و تأثیر مساحت بر رضایتمندی ساکنین معناداری و با ضریب بالای ٠/٨٦ به دست آمده است .
رضایتمندی ساکنین یکی از مباحث مورد توجه در پژوهش های مرتبط با مسکن و محیط اطراف آن است که تحت عنوان رضایتمندی سکونتی مطرح میشود (٢٠٠٦ ,Ghosh) و تابع مؤلفه ها و متغیرهای گوناگونی است .
طبیعتاً تغییر در ابعاد و اندازه های فضاهای داخلی میتواند تأثیر مستقیمی بر رضایتمندی سکونتی داشته باشد؛ به طوریکه میزان و نحوه این تأثیر، مورد توجه پژوهشگران زیادی بوده است .
جدول ١: ابعاد شاخص های رضایتمندی سکونتی در پژوهش های مختلف {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (مأخذ: نگارندگان) اهمیت این مفهوم در طراحی مسکن تا حدی است که مش و منر (١٩٩٨) رضایت را به عنوان شاخص ارزیابی محیط کالبدی و اجتماعی به صورت توأمان ذکر کردهاند که بالا بودن میزان این شاخص ساکنان را ترغیب به سکونت طولانیمدت در مکان و کم بودن میزان این شاخص ، آنان را به مهاجرت از مکان تشویق مینماید (١٩٩٨ ,Manor &Mesch ).
همچنین فراوانی شاخص ها در هر یک از ابعاد رضایتمندی سکونتی بر اساس طاهرطلوع و حیدری پور (١٣٩٨) مورد بررسی قرار گرفت که از این بین ، بیشترین تعداد شاخص مربوط به بعد کالبدی است که ٤١/١٤ درصد از کل را به خود اختصاص داده است .