چکیده:
همزمان با رشد سریع مجتمعهای مسکونی و توسعه کالبدی آنها گاهی شاهد افول کیفیات محیطی فضاهای مسکونی هستیم که خود باعث بروز بحرانهای مختلفی در زندگی شده است. امروزه معضلات آپارتماننشینی طیف وسیعی از ناراحتیهای روانی چون: استرس، اضطراب، افسردگی را شامل میشوند. هدف از این پژوهش بررسی تفاوت مولفههای کالبدی معماری در کاهش افسردگی و اضطراب در مجتمعهای مسکونی پراکنده، نواری و متمرکز بود. جامعه آماری این پژوهش 3400 نفر از ساکنان 9 مجتمع مسکونی در شهر تهران بودند. نمونهگیری از نوع تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان به تعداد 340 نفر انجام شد. جهت ارزیابی اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته (مولفههای کالبدی معماری در سلامت روان) که روایی آن توسط 20 نفر از اساتید و کارشناسان حوزه معماری انجام شد و دارای پایایی 0.809 و پرسشنامه اضطراب موقعیتی- خصیصهای با پایایی 0.90 و پرسشنامه بک با پایایی 0.93 جهت ارزیابی افسردگی استفاده شد. جهت تحلیل دادههای پژوهش از آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون در نرمافزار اس.پی.اس.اس نسخه 25 استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که همه مولفههای کالبدی بین گونههای مختلف مجتمع مسکونی پراکنده، نواری، متمرکز و استرس و افسردگی همبستگی وجود دارد. همچنین تحلیل نتایج پژوهش مشخص میکند که همه مولفههای کالبدی مجتمع مسکونی در مجتمعهای پراکنده بیشتر میتواند در کاهش استرس با ضریب همبستگی 784/ 0، ضریب رگرسیونی بتا0.550- و در کاهش افسردگی با ضریب همبستگی 776/ 0، ضریب رگرسیونی بتا 0.574- به نسبت نواری و متمرکز موثر باشند.
With the rapid growth of residential complexes and their physical development, we sometimes see the environmental quality of residential spaces deteriorating, leading to various life crises. Housing problems today include a wide range of mental disorders such as stress, anxiety, and depression. The purpose of this study was to investigate the differences between physical components of architecture in reducing depression and anxiety in dispersed, striped and centralized residential complexes. The statistical population of this study was 3400 residents of 9 residential complexes in Tehran. Simple random sampling was performed using the Morgan table with 340 participants. To analyze the data related to ‘depression’, a researcher-made questionnaire, physical components of architecture in mental health, was validated by 20 architects and experts in the field with a reliability index of 0.809 and a situation-trait anxiety questionnaire with a reliability index of 0.90, and a Beck questionnaire with a reliability of 0.93. Also, Pearson correlation and regression tests were used to analyze the data. The findings show a significant correlation between different types of dispersed, striped, concentrated, and stressed residential complexes and depression. Also, the analysis of the results showed that all physical components of residential complexes in dispersed complexes can be more effective in reducing stress with a correlation coefficient of 0.784, the beta regression coefficient of -0.550, and depression reduction with a correlation coefficient of 0.776, the beta regression coefficient of -0.574. The ratio of band and concentratin was also proved to be effective.
خلاصه ماشینی:
نمودار٢- گونه بندیهای اصلی مجتمع ها مسکونی مأخذ: نگارندگان 1 1 STAI (state-trait anxiety inventory) 2 BDI-II جدول ٣-مجتمع های انتخابشده در پژوهش بر اساس گونه {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} مأخذ: نگارندگان یافته های پژوهش فرضیه اول: بین کلیه مؤلفه های معماری (نما، تراکم ، فضای باز و نیمه باز، واحد مسکونی) و افسردگی و اضطراب در ساختمانهای پراکنده رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین کلیه مؤلفه های معماری (نما، تراکم ، فضای باز و نیمه باز، واحد مسکونی )مورد بررسی پروژه و افسردگی و اضطراب در ساختمانهای نواری رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه سوم: بین کلیه مؤلفه های معماری (نما، تراکم ، فضای باز و نیمه باز، واحد مسکونی ) مورد بررسی پروژه و افسردگی و اضطراب در ساختمانهای متمرکز رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه چهارم: مؤلفه های کالبدی معماری شامل نما، تراکم ، فضاهای باز و نیمه باز واحد مسکونی در مجتمع های مسکونی پراکنده به نسبت نواری و متمرکز بیشتر موجب کاهش افسردگی و اضطراب و ارتقا سلامت روانی میگردد.
بنابراین فرضیه دوم که مؤلفه های معماری شامل نما، تراکم ، فضاهای باز، نیمه باز و واحدهای مسکونی در مجتمع های مسکونی پراکنده به نسبت نواری و متمرکز بیشتر موجب کاهش افسردگی و اضطراب و ارتقا سلامت روانی می گردد، ثابت می گردد.
در نتایج یافته ها مشخص گردید که ضریب همبستگی منفی بین کلیه مؤلفه های معماری(نما، تراکم ، فضای باز و نیمه باز، واحد مسکونی ) با افسردگی در ساختمانهای پراکنده، نواری و متمرکز وجود دارد.